دوم دوران تاریکی – یه بررسی همه‌جانبه

دوم دوران تاریکی (Doom: The Dark Ages) یه جورایی نشون می‌ده که دوم ایترنال (Doom Eternal) چطور روی شالوده محکم نسخه‌های پیشین ساخته شد. اون بازی با آوردن استراتژی پیچیده و تصمیم‌گیری‌های سریع، اکشن تند و کلاسیک سری دوم رو به یه سطح جدید برد. این تغییر برای خیلی‌ها هیجان‌انگیز بود، ولی یه عده از طرفدارای قدیمی که دنبال یه گیم‌پلی ساده‌تر بودن، حسابی شاکی شدن.

خرید پلی استیشن ۵

توی دوم ایترنال، تمرکز روی حرکت دائمی، مدیریت منابع و تعویض سریع اسلحه‌ها گاهی حس ناب نابود کردن شیطان‌ها رو کم‌رنگ می‌کرد. اما حالا دوم دوران تاریکی به جای عقب‌نشینی، یه راه میانه رو پیش گرفته. این بازی با مکانیک‌های ساده اما گیرا، حس قدرتمند بودن رو بهمون برمی‌گردونه و نبردهای سری دوم رو به مسیرهای تازه‌‌ای می‌بره.

سپر؛ سلاحی برای حمله و دفاع

این سپر توی بازی دوم دوران تاریکی یه ابزار همه‌کاره‌ست

توی این بخش می‌خوایم درباره سبک جدید مبارزه توی بازی دوم دوران تاریکی صحبت کنیم. برخلاف بازی‌های قبلی که باید مدام دور دشمن‌ها می‌چرخیدیم، این‌جا تمرکز روی اینه که محکم سر جامون وایستیم و روبه‌روی دشمن‌ها بجنگیم. برای این کار، همیشه یه سپر همراه داریم که بتونیم باهاش حملات دشمن‌ها رو دفع کنیم یا جلوی آسیب‌هاشون رو بگیریم. این سپر یه ابزار همه‌کاره‌ست؛ هم می‌تونه ضربات رو جذب کنه، هم با دفع به‌ موقع و حرفه‌ای، اون رو به خود دشمن‌ها برگردونه. با این سپر می‌تونیم با تعداد زیادی دشمن همزمان روبه‌رو بشیم، چیزی که قبلاً خیلی سخت بود.

ولی مثل همیشه توی سری دوم، بهترین دفاع یه حمله قوی و پرقدرته. این سپر فقط برای دفاع نیست؛ یه سلاح واقعیه! وقتایی که با لبه‌های اره‌مانندش سر یه شیطان رو جدا نمی‌کنیم، می‌تونیم سپر رو بین دشمن‌ها پرت کنیم یا زره‌هایی که با گلوله‌هامون داغ و شکننده شدن رو خرد کنیم. این سپر برای نزدیک شدن به دشمن‌ها هم عالیه، چون به جای حرکت سریع توی هوا که توی دوم ایترنال بود، یه ضربه محکم با سپر داریم که توی میدان‌های نبرد بزرگ حسابی به کار میاد. این سپر روی هدف‌های دور قفل می‌کنه و با یه دکمه، اسلیر (Slayer) به سمت دشمن‌ها پرتاب می‌شه و با یه ضربه ویرانگر نابودشون می‌کنه. جالبه که توی سری‌ای که این‌قدر روی تنوع اسلحه‌ها تمرکز داره، بزرگ‌ترین تغییر یه ابزار دفاعی باشه. ولی این سپر با تنوعی که به فرمول همیشگی اضافه کرده، باعث می‌شه دیگه به‌سختی بتونیم بدونش بازی کنیم.

تعادل بین دفاع و حمله

توی دوم دوران تاریکی، هنوز باید حواسمون به این باشه که چطور شیطان‌ها رو نابود کنیم

توی دوم دوران تاریکی، هنوز باید حواسمون به این باشه که چطور شیطان‌ها رو نابود کنیم که سلامتی و مهمات پر بمونه، ولی این موضوع نسبت به دوم ایترنال کمتر به چشم میاد. به جاش، تمرکز روی یه ریتم جذابه که از ترکیب دفع حملات و ضربات نزدیک به وجود میاد. این‌جا یه سری حمله‌های قوی با مشت و سلاح‌های نزدیک‌برد رو داریم که می‌شه مدام ازشون استفاده کرد. این حمله‌ها به تایمرهای شارژ وابسته‌‌ان و اگه حمله‌های دشمنا رو به‌ موقع دفع کنیم، این تایمرها سریع‌تر پر می‌شن. وقتی با یه ضربه سپر به سمت یه شیطان غول‌پیکر هجوم می‌برید حس فوق‌العاده‌ای داره؛ توی این مواقع چند تا حمله رو پشت سر هم دفع می‌کنید و بعد توی حالت گیج‌شده دشمن، یه سری ضربه بهشون وارد می‌کنید. هر دفع و ضربه متقابل یه مکث کوچیک توی جریان بازی ایجاد می‌کنه که حس ضربه‌هامون رو پررنگ‌تر می‌کنه. این باعث می‌شه هر درگیری یه حس جذاب و هیجان‌انگیز داشته باشه که هیچ‌وقت تکراری نمی‌شه.

ترکیب قدرت و حرکت بازی دوم دوران تاریکی

توی بازی دوم دوران تاریکی، ضربات حسابی وزن و قدرت دارن

توی بازی دوم دوران تاریکی، ضربات حسابی وزن و قدرت دارن و این به خاطر حضور فیزیکی پررنگ دوم اسلیر توی این نسخه‌ست. این نیروی بی‌رحم قبلاً همیشه مثل یه ماشین کشتار توقف‌ناپذیر به نظر می‌اومد، ولی حالا توی دوم دوران تاریکی این حس رو بیشتر بهمون منتقل می‌کنه و نشون می‌ده که چقدر توی میدان نبرد غالب هستیم. هر پرش از یه سکو با یه صدای مهیب همراهه که دشمن‌های نزدیک رو با لرزش اون صدا تکه‌تکه می‌کنه؛ انگار یه ابرقهرمان با یه فرود خشن وارد صحنه شده. نمایش قدرت به این شکل در شروع یه نبرد بزرگ جذابیت خاصی داره و می‌تونیم ببینیم که لشکر دشمن‌ها که جلومون صف کشیدن از ترس به خودشون می‌لرزن.

ولی این یعنی حرکت توی بازی هم کمی با قبل فرق داره. دیگه خبری از پرش دو تایی یا حرکت سریع توی هوا نیست و این باعث می‌شه بیشتر تشویق بشیم که یه جا بمونیم و تا آخر مبارزه بجنگیم. البته این به این معنی نیست که دوم دوران تاریکی کند شده. سری دوم همیشه درباره نابود کردن سریع دشمن‌ها و نشانه‌گیری فوری برای هدف بعدی بوده و این نسخه هم اون حس پرهیجان رو حفظ کرده. دوم دوران تاریکیی کمی نسبت به دوم ایترنال ریتم آروم‌تری داره که شاید اولش طول بکشه بهش عادت کنید، ولی برای ابزارهای جدیدی که توی مبارزه بهتون می‌دن، کاملاً مناسبه.

منحنی یادگیری مبارزات و لذت پیشرفت

کمی طول می‌کشه که همه این تغییرات جدید دوم دوران تاریکیی با هم جور بشن

راستش کمی طول می‌کشه که همه این تغییرات جدید دوم دوران تاریکیی با هم جور بشن. برای همین، شاید یکی دو ساعت اول بازی کمی ناهماهنگ به نظر بیاد. چند فصل اول بازی خوب کار می‌کنن و کم‌کم مکانیک‌های جدید رو به بازیکن یاد می‌دن، ولی وقتی وسط اکشن، بازی متوقف می‌شه که یه متن آموزشی جدید بخونید، ریتم بازی تا حدودی به‌ هم می‌ریزه. تازه، یه مدت طول می‌کشه تا توانایی‌های جدید شروع به هماهنگ شدن کنن. این هماهنگی وقتی شروع می‌شه که یه سری ارتقا برای سلاح‌ها بخرید؛ این باعث می‌شه که بتونید ارتقاها رو با هم ترکیب کنید و ضربه‌های حسابی به دشمنا بزنید. ولی این صبور بودن ارزشش رو داره. این‌جاست که توی دوم دوران تاریکی حس واقعی قدرت رو تجربه می‌کنید و دشمنایی که چند ساعت پیش کمی دردسرساز بودن رو با خیال راحت از بین می‌برید. هر مبارزه جدید به شما نشون می‌ده که چطور توانایی‌ها و سلاح‌ها رو بهینه‌سازی کردید و این حس پیشرفت واقعاً لذت‌بخشه.

 سلاح‌های دوم دوران تاریکی: ترکیبی از سنت و نوآوری

هنوزم مثل همیشه تکه‌تکه کردن شیطان‌ها با سوپر شاتگان (Super Shotgun) توی بازی دوم دوران تاریکی لذت‌بخشه

واقعیت اینه که دوم دوران تاریکی اصلاً میراث سری دوم رو کنار نمی‌ذاره که فقط روی مبارزه نزدیک تمرکز کنه. مجموعه عظیم سلاح‌های بازی همون حس و حال آشنای سری رو با یه سری تغییرات هوشمندانه و متناسب با حال و هوای بازی برمی‌گردونه. هنوزم مثل همیشه تکه‌تکه کردن شیطان‌ها با سوپر شاتگان (Super Shotgun) لذت‌بخشه؛ به‌ ویژه توی این نسخه که روی روبه‌رو شدن با دشمن‌ها تمرکز داره، این سلاح انگار جون تازه‌ای گرفته. ولی احتمالا بیشتر به سلاح‌های جدید تمایل داشته باشید، چون هم حس تازگی دارن هم کاربردی هستن.

یکی از سلاح‌های موردعلاقه‌ خیلی از بازیکن‌ها تفنگی شبیه به ریل‌گان (Railgun) بود که از یه گلوله توپ متصل به یه زنجیر تشکیل شده و با ضربه‌های سنگین، دشمن‌های زره‌پوش رو نابود می‌کنه. یه سلاح دیگه هم هست که جمجمه‌ها رو خرد می‌کنه و تیکه‌های استخون رو به‌ عنوان گلوله شلیک می‌کنه؛ این سلاح در واقع یه مسلسل قدرت آتش بالاست که برای کنترل گروه‌های شیطان خیلی به کار میاد. سلاح‌های دوم دوران تاریکی کاملاً با فضای قرون‌وسطایی بازی جور در میان و به‌ قدری نسبت به سلاح‌های آشنای قبلی تغییر کردن که استفاده ازشون حس تازگی و هیجان خاصی داره.

طراحی مراحل: راحتی گشت‌وگذار

هاب‌ها توی دوم دوران تاریکی کلی هدف مختلف برای انجام دادن دارن، به‌ علاوه رازها و چالش‌هایی که می‌تونیم به دنبال اون‌ها بریم

یکی از روش‌هایی که دوم دوران تاریکی خیلی خوب بازیکن‌ها رو توی فضای قرون‌وسطایی خودش غرق می‌کنه، اینه که ما رو وسط مراحل بزرگ و باز رها می‌کنه تا آزادانه بگردیم و کشف کنیم. این هاب‌ها کلی هدف مختلف برای انجام دادن دارن، به‌ علاوه رازها و چالش‌هایی که می‌تونیم به دنبال اون‌ها بریم. نکته جالب اینه که خودمون می‌تونیم تصمیم بگیریم که به چه ترتیبی و با چه سرعتی این کارها رو انجام بدیم. انگار این مراحل نسخه گسترده‌تر و بازتر از مراحل خطی ولی پر از راز دوم ۲۰۱۶ و دوم ایترنال هستن، فقط این‌جا چیزهای بیشتری برای کشف کردن وجود داره و راه‌های بیشتری برای مخفی کردنشون به کار رفته.

خیلی از بهترین لحظه‌ها توی قلمرو کیهانی (Cosmic Realm) بودن؛ یه محیط کاملاً جدید برای مجموعه دوم که از ریشه‌های لاوکرفتی (Lovecraft) این بازی الهام گرفته و کلی محتوای فرعی جذاب و ماندگار خلق کرده. هیچ‌ کدوم از این هاب‌ها اون‌قدر بزرگ یا خالی نیستن که خسته‌کننده بشن و همیشه پر از گروه‌های شیطانی هستن که می‌تونیم باهاشون درگیری‌های عالی داشته باشیم. تعادل طراحی این مراحل هم خیلی خوبه؛ بعضی جاها مسیرهای مشخص و خطی دارن که ما رو به سمت هدف هدایت می‌کنن. این باعث می‌شه که کمپین طولانی ۲۲ فصلی بازی همیشه تنوع داشته باشه و تا آخر جذاب بمونه.

 ضعف‌های گیم‌پلی:‌ وقتی از اصول دور می‌شیم

دوم دوران تاریکی اون‌جایی ضعیف نشون می‌ده که از فرمول خوبی که خودش تنظیم کرده دور می‌شه

بازی دوم دوران تاریکی اون‌جایی ضعیف نشون می‌ده که از فرمول خوبی که خودش تنظیم کرده دور می‌شه. بین مراحل خطی و هاب‌های بزرگ بازی، چند جا هست که باید یه ربات غول‌پیکر رو کنترل کنیم و توی مبارزه‌های بزرگ شبیه نبرد هیولاهای کایجو شرکت کنیم، یا باید سوار یه اژدهای زره‌پوش با بال‌های انرژی بشیم و توی یه میدان نبرد وسیع دنبال دشمن‌ها بگردیم. درسته که معرفی این بخش‌ها خیلی جالبه، ولی مشکل این‌جاست که عمق کافی ندارن.

چه وقتی توی ربات هستیم و چه وقتی سوار اژدها می‌شیم، گیم‌پلی محدود می‌شه به پیدا کردن دشمن‌ها و انجام نبردهای طولانی و کند که توی اون‌ها باید مدام ضربه بزنیم و توی زمان درست جاخالی بدیم. انگار این بخش‌ها از یه بازی کاملاً متفاوت بیرون اومدن، مخصوصاً اگه اون‌ها رو با مبارزه‌های زمینی بازی که خیلی خوب تنظیم شدن مقایسه کنیم. این نبردها فقط باعث می‌شن دلمون بخواد هرچه زودتر به همون سبک اصلی و جذاب بازی برگردیم.

ضعف داستانی

دوم دوران تاریکی وقتی سراغ داستان‌گویی سینمایی می‌ره، نمی‌تونه یه قصه خیلی جذاب تعریف کنه

دوم دوران تاریکی وقتی سراغ داستان‌گویی سینمایی می‌ره، نمی‌تونه یه قصه خیلی جذاب تعریف کنه. درسته که این‌بار شخصیت‌هایی داریم که اسم و رسم مشخصی دارن و اتفاق‌ها دقیقاً جلوی چشممون رخ می‌دن و دیگه مجبور نیستیم همه‌ چیز رو فقط از نوشته‌های کدکس (Codex) بفهمیم، اما داستان فراتر از جنگ بزرگی که از ابتدای بازی شروع می‌شه و تا آخر ادامه داره، حرف خاص دیگه‌ای برای گفتن نداره. فضای داستانی بازی با اون حس و حال خاص و کمی طنزآلود نسخه بازسازی‌شده ۲۰۱۶ فرق داره و بیشتر شبیه فضای جدی‌تر دوم ایترنال شده. به سؤال‌هایی هم که بازی اول داستان درباره اسلیر و نقش اون توی این جنگ مطرح می‌کنه، هیچ‌وقت جواب درست‌وحسابی داده نمی‌شه.

با این حال، چند تا لحظه برجسته هم توی داستان وجود داره،‌ مخصوصاً جاهایی که بازی دست به یه سری تغییرات غیر منتظره توی شخصیت اسلیر می‌زنه. خوشبختانه این لحظه‌ها اون‌قدر جلو نمی‌رن که اسلیر رو از یه شخصیت نمادین و خشن به یه اسطوره پیچیده تبدیل کنن. این بخش‌ها یادآور بهترین لحظات دوم ۲۰۱۶ هستن و احتمالاً باعث می‌شن لبخندی هم بر لب بازیکن‌های قدیمی دوم بیاد.

 کلام آخر

دوم دوران تاریکی تونسته یه سری از تغییراتی رو که توی دوم ایترنال معرفی شده بودن، کنترل کنه و همزمان مجموعه دوم رو به یه مسیر کاملاً جدید ببره

دوم دوران تاریکی تونسته یه سری از تغییراتی رو که توی دوم ایترنال معرفی شده بودن، کنترل کنه و همزمان مجموعه دوم رو به یه مسیر کاملاً جدید ببره که قواعد درگیری رو از اول تعریف می‌کنه. تمرکز بازی روی مبارزه‌های نزدیک خیلی خوب با ریتم اکشن قدیمی و محبوب دوم هماهنگ شده، جوری که هر بار حمله کردن و ضدحمله زدن دقیقاً به اندازه دفعه اول لذت‌بخشه.

این بازی یه ماجراجویی کاملاً تنظیم‌شده‌ست که حس قدرت و توانایی نابود کردن هزاران شیطان رو به بازیکن می‌ده، ولی در عین حال اون پیچیدگی پنهانی رو که باعث می‌شه مبارزه‌ها همیشه جذاب و چالش‌برانگیز بمونن حفظ کرده. البته گاهی اوقات که بازی زیادی از اصول اصلی خودش فاصله می‌گیره ممکنه کمی ضعیف عمل کنه، اما دوم دوران تاریکی نشون می‌ده که این سری هنوز کلی زمینه بکر داره که می‌شه کشف کرد. گاهی تغییرهای هوشمندانه و حساب‌شده می‌تونن این مجموعه رو به مسیرهای جدید و غافل‌گیرکننده‌ای ببرن و حتی بعضی از بهترین لحظه‌های سری رو خلق کنن.

محمد قربانی

دیدگاهتان را بنویسید