حتی قبل از اینکه کسی صفحه اصلی بازی هالو نایت سیلک سانگ رو ببینه، این دنباله خودش به یه پدیده تبدیل شده بود. استودیوی تیم چری (Team Cherry) بعد از موفقیت بزرگ و غافلگیرکننده بازی مستقل قبلیشون، در طول روند طولانی ساخت، اطلاعات زیادی از سیلکسانگ رو منتشر نکردن. طرفدارهای بازی اول شدیدا منتظر بودن و برای کوچکترین خبری لحظهشماری میکردن. حالا که بازی کامل عرضه شده، سوال اینه که آیا تونسته در حد این همه هیجان و انتظار خودی نشون بده؟
بعد از چند ساعت بازی کردن، خوشحالیم که بگیم: بله. هالو نایت سیلک سانگ بدون ایراد نیست و چالشهای نسخه قبلی رو طوری گسترش داده که شاید برای تازهکارها کمی سخت باشه، اما تا اینجای کار تسلط پیدا کردن به دنیای خطرناکش خیلی لذتبخش بوده.
تریلر رسمی هالو نایت سیلک سانگ
داستان از کجا شروع میشه؟
از نظر داستانی، لازم نیست حتما بازی اصلی هالو نایت (Hollow Knight) رو بازی کرده باشید که از هالو نایت سیلک سانگ لذت ببرید (هرچند شباهتهای موضوعی بین اونها وجود داره). هورنت (Hornet) – که در بازی اول یه مینیباس و شخصیت مرموز بود – توسط موجوداتی شنلپوش اسیر و به پادشاهی حشرات فارلوم (Pharloom) و قلعه اونجا منتقل شده، اما موفق به فرار میشه. اون به اعماق فارلوم سقوط میکنه و در حالی که فقط سوزن قابل اعتمادش و بخش کوچکی از قدرتش باقی مونده، باید دوباره به طرف بالا به سوی پادشاهی و مرکز قدرت اون صعود کنه که از راز نفرین عجیبی که به نظر میرسه عقل و هوش مسافران این سرزمین رو ازشون میگیره، پرده برداره. در این مسیر، اون متوجه میشه که این نفرین ممکنه به ابریشمی که خودش تولید میکنه مرتبط باشه.
فراتر از انتظارات
سقوط به اعماق در هالو نایت سیلک سانگ دقیقا برعکس ایده اصلی بازی اول عمل میکنه که در اون، شوالیه اصلی به اعماق زمین میرفت. اینجا هورنت باید به سمت بالا و ارتفاعات سرزمینهای پادشاهی حرکت کنه و محیطهای بازی هم برای همین، عمودیتر طراحی شدن. بازی هنوز در حیطه سبک مترویدوینیا (Metroidvania) قرار میگیره؛ هورنت در محیطهای مختلف میپره، دشمنها رو از بین میبره و با باسها مبارزه میکنه. همزمان هم قدرتهای جدیدی به دست میاره که بهش اجازه میده مسیرهای جدیدی رو باز کنه.
تغییر به سمت عمودیتر شدن محیطها یه حرکت جالبه، هر چند باعث شد در اوایل بازی چند باری بعد از یه پرش اشتباه، مسافت خیلی زیادی رو به پایین سقوط کنیم و مجبور بشیم بخشهایی رو بیشتر از ساعات اولیه بازی اول تکرار کنیم. خوشبختانه، هورنت خیلی چابکتر از شوالیه بازی قبلیه و برای همین برگشتن به بالا مشکل بزرگی نیست.
از همون اول، پرش هورنت به طور قابل توجهی سبکتر و کنترلش راحتتره. اون میتونه لبهها رو از کنار بگیره که احتمال افتادنش از روی پلتفرمها کمتر بشه و بتونه مسافتهای طولانی رو طی کنه. اگه دوباره دکمه پرش رو بزنید، حتی میتونه موقع گرفتن لبهها هم بپره که به ارتفاع بیشتری صعود کنه و به راحتی موانع رو پشت سر بذاره. با توجه به اینکه بازی دوباره پر از مسیرهای عمودی به سبک مترویده، این افزایش تحرک واقعا به کار میاد. در اوایل بازی، یه مهارت دویدن سریع هم به این قابلیتها اضافه میشه که به ما اجازه میده خیلی سریعتر از اون چیزی که پاهای کوتاه شوالیه اجازه میداد، در محیطها حرکت کنیم.
ترکیبی از المانهای آشنا و جدید
خیلی از بخشهای هالو نایت سیلک سانگ شبیه بازی اصلیه. سیستم نقشه که شما رو در هر منطقه جدید تا قبل از پیدا کردن فروشنده مربوطه سردرگم میکنه؛ مغازههای شهر اولیه یعنی بون باتم (Bone Bottom)؛ سیستم سفر سریع و نیمکتهایی که به عنوان چکپوینت عمل میکنن. بازیکنهایی که نسخه قبلی رو تجربه کردن، به سرعت با فضای بازی ارتباط برقرار میکنن.
اما هالو نایت سیلک سانگ با وجود این پایههای آشنا، مسیرهای جدیدی رو هم امتحان میکنه. گاهی این مسیرها کاملا فیزیکی هستن چون به نظر میاد ساختار مراحل هم متفاوته و هم گستردگی کمتری داره. اما بیشتر این تفاوتها به خود شخصیت هورنت و حس کاملا متفاوت بازی کردن با اون برمیگرده؛ چیزی که در طراحی مراحل سیلکسانگ هم منعکس شده. در کل، تجربه یه هالو نایت جدید که حس متفاوتی هم داره هیجانانگیزه، اما همیشه هم بینقص نیست.
حمله مورب؛ بزرگترین تغییر بازی
این حمله مورب و رو به پایین فریبنده، چیزیه که هالو نایت سیلک سانگ رو بیش از هر چیز دیگهای از نسخه قبلی متمایز میکنه و ممکنه به یک اندازه طرفدارهای قدیمی رو خوشحال و نگران کنه. در بازی اول، ضربه رو به پایین شوالیه مثل یه فنر درست زیر پاش بود؛ اما هورنت مثل یه موشک به صورت مورب به سمت جلو شیرجه میزنه.
در بازی قبلی، وقتی به ریتم بازی عادت میکردید، میتونستید کمبوها رو تقریبا بینهایت ادامه بدید که باعث میشد بعضی مبارزات سادهتر بشن. اینجا، حرکت رو به جلو این کار رو سختتر میکنه و همزمان روی شتاب و سرعت هورنت تاکید بیشتری داره. این یه جور کاهش قدرته که البته مزایای خودش رو هم داره؛ مثلا هورنت با هر ضربه از روی سر دشمنها میپره و دوباره میره هوا که موقعیت خودش رو تنظیم کنه و در بعضی موارد حتی از ضربات سنگین باسها هم جاخالی بده.
زنجیر کردن این حرکات خیلی رضایتبخش و عالیه و این حس رو منتقل میکنه که هورنت داره تاری از درد رو دور دشمناش میتنه. در مبارزات، این یه تغییر حسابشده و خوبه.
چالشهای پلتفرمینگ
اگرچه تا اینجا استفاده از حرکت جدید در بخشهای پلتفرمینگ ما رو کمتر متقاعد کرده. درست مثل بازی اول، ضربه زدن به پایین هم برای عبور از مراحل پرشی و هم برای مبارزات اهمیت داره. در مسیری که طی کردیم، هالو نایت سیلک سانگ خیلی زود ما رو با مراحلی پر از غنچههای گل مواجه کرد که باید پشت سر هم از روی اونها میپریدیم و اگه اشتباه میکردیم، کلی مانع خاردار منتظرمون بود.
این مراحل به وضوح با در نظر گرفتن پرش مورب طراحی شدن، اما حتی بعد از این همه ساعت بازی، هنوز حس میکنیم که در زنجیرههای طولانیتر، مدام در حمله شیرجهای یا کوتاهی میکنیم یا زیادهروی، بدون اینکه فرصتی برای تنظیم مجدد داشته باشیم. این مشکلیه که با پرشهای فنری بازی اول نداشتیم و دقیق بودن در این حملات مورب برای چالشهای پرشی میتونه حسابی بازیکن رو اذیت کنه؛ چون به اندازه کافی قابل اعتماد نیست.
مشکلات و سختیهای بازی
این ناراحتیهای کوچیک در هالو نایت سیلک سانگ میتونن روی هم تلنبار بشن. با وجود اینکه بازی دوبعدیه، ساختاری شبیه به دارک سولز (Dark Souls) داره؛ پول هورنت بعد از مرگ از بین میره و باید از محل مرگ اون رو دوباره جمع کنید؛ البته اگه بتونید بدون اینکه دوباره بمیرید، از چکپوینت به اونجا برسید. بیشتر این نیمکتها در سیلکسانگ جایگذاری خوبی دارن که بازی رو خستهکننده نکنن؛ اما در یه مورد، مجبور شدیم برای برگشتن به یه میدان مبارزه با مورچهها، چندین اتاق پر از پرشهای مورب اجباری رو دوباره طی کنیم.
روی کاغذ، این یه چالش خیلی سخت نیست، اما افکتهای بصری خیلی زیبای سیلکسانگ گاهی اوقات باعث میشه نتونید صحنه رو به خوبی ببینید. وقتی یه متحد در حال کمک به هورنت بود، این همه هرج و مرج باعث شد به راحتی تمرکز رو از دست بدیم و کشته بشیم و دوباره مجبور به تکرار اون پرشها بشیم. اما وقتی بالاخره ازش عبور کردیم دیگه چالشی نداشت، فقط کمی آزاردهنده بود. همچنین به نظر میرسه که تا اینجای کار، بازی کمی بیش از حد به این اتاقهای چالشی متکیه.
دشمنان سرسختتر از همیشه
دشمنها هم در هالو نایت سیلک سانگ به طور کلی خیلی تهاجمیتر شدن تا با سطح مهارت بالاتر حرکات آکروباتیک هورنت هماهنگ باشن. گاهی اوقات این موضوع هیجانانگیزه، چون یاد میگیرید که هر دشمن چطور سعی میکنه به شما حمله کنه؛ مثلا یه مهاجم خزنده، خودش رو به سمت شما پرتاب میکنه که هورنت رو بگیره، در حالی که یکی دیگه مدام عقب میره و مایع سبز رنگی رو تف میکنه.
در مواقع دیگه، اینطور به نظر میرسه که انبوهی از دشمنهای پرنده مدام مثل آهنربا به هورنت میچسبن و بدون اینکه پلتفرمها به طور خاصی عریضتر شده باشن، مانور دادن در مسیرهای باریک صعودی موقع مقابله با اونها میتونه کمی سردردآور باشه. این مشکل در بازی اول هم تا حدی وجود داشت و اینکه در سیلکسانگ این دشمنها کینه بیشتری از هورنت به دل دارن، اوضاع رو بدتر کرده.
باس فایتهای چالشبرانگیز
در بیشتر موارد، باس فایتهای هالو نایت سیلک سانگ بعد از چند ساعت بازی، خوب و متعادل بودن. یادگیری این مبارزات ترسناک سرگرمکننده است؛ اونها اغلب حرکات ساده اما نسبتا عجیبی دارن که باید باهاشون بجنگید و همزمان بهترین لحظات رو برای ضربه زدن به سرشون پیدا کنید. اگرچه کمی عجیبه که خیلی از اونها حتی در اوایل بازی، حرکاتی دارن که ۲ تا از جونهای هورنت رو کم میکنه. این موضوع قطعا بازیکنهای جدیدتر رو ناامید میکنه، چون ممکنه احساس کنن در مبارزات نمیتونن نفس راحتی بکشن؛ هرچند یادگیری اون مبارزات سرگرمکننده باشه.
جمعبندی
تا اینجا از گشت و گذار در فارلوم خیلی لذت بردیم. ملاقات با ساکنان عجیب و غریب دنیای هالو نایت سیلک سانگ که گاهی از هورنت میخوان به عنوان یه ماموریت جانبی بهشون کمک کنه که «آرزوهاشون برآورده بشه»، خیلی جالبه. هنوز انتخابهای زیادی برای رفتن به مسیرهای مختلف نداشتیم، به جز یکی دو در که با یه کلید یکبار مصرف باز میشدن.
پیدا کردن هر آپگرید جدید شبیه به چارم (Charm) و وصل کردن اون به تاج برای گرفتن پاداشهای مختلف هم واقعا لذتبخشه. این یه سیستم کاملا جدیده که اجازه میده شخصیتسازیهای مختلفی انجام بدید و هنوز پتانسیلش رو داره که از زیر و بم این قابلیت سر بیشتر دربیاریم. هالو نایت سیلک سانگ باعث میشه این حس بهتون دست بده که برای اولین بار هالو نایت رو بازی میکنید. راستش ماجراجویی هورنت در فارلوم، اونقدر جدید و هیجانانگیزه که باید این بررسی رو تموم کنیم و برگردیم سر وقت بازی!