بازیهای Doom اونقدر توی فرهنگ و تاریخ بازیهای ویدیویی مهمن که هر چی از تاثیرگذاریشون بگیم، کم گفتیم. این مجموعه، که کارش رو سال ۱۹۹۳ شروع کرد، پایهگذار دهها نوآوری بوده که بازیکنهای امروزی خیلی راحت از کنارشون میگذرن؛ البته رد پای تاثیراتش رو تقریبا توی تمام جریانهای مهمی که امروز میبینیم، میشه پیدا کرد. نسخه اصلی دوم (Doom)، که توسط یه گروه پنج نفره توی شرکت اید سافتور (id Software) ساخته شد، اغلب به عنوان پدر سبک تیراندازی اول شخص شناخته میشه (که البته درسته) ولی اهمیتش خیلی بیشتر از این حرفهاست.
با تکیه بر پایههای طراحی بازی قبلی استودیو، یعنی ولفنشتاین ۳ بعدی (Wolfenstein 3D) محصول ۱۹۹۲، دوم اصول اصلی ژانر تیراندازی اول شخص رو با اکشن سریع، گانپلی دقیق و مراحل سهبعدی پیچیده برای گشتوگذار، حسابی جا انداخت. بازی خیلی زود بین بازیکنها محبوب شد و اسمش مترادف با کل این ژانر شد. تا یه مدتی، هر بازی تیراندازی اول شخصی که بعد از اون منتشر میشد، لقب کلون دوم (Doom clone) رو میگرفت. خیلیها معتقدند که دوران طلایی بازیهای Doom فراموشنشدنیه.
نوآوریها و تاثیرات اولیه
اما دوم فقط یه ژانر رو تعریف نکرد که هنوز بعد از ۳۰ سال غالبه، بلکه نگاه مردم به بازیها، نحوه ساخت و بررسی اونها و روش بازی کردن گروهی رو هم شکل داد. اولین نسخه که برای اماس-داس (MS-DOS) توسعه داده شده بود، به شکل قسمتی و به صورت نرمافزار اشتراکی (shareware) منتشر شد؛ یعنی یه بخش از بازی به رایگان عرضه میشد تا مخاطبها رو جذب کنه (یا حتی بهشون اجازه بده خود بازی رو تغییر بدن) دههها قبل از اینکه مدلهای رایگان برای بازی (free-to-play) با خدمات زنده (live-services)، بلیتهای فصلی (season passes) و تولید محتوا توسط کاربرها، صنعت بازی رو به شکل امروزیاش در بیارن.
دوم همچنین بخش چند نفره تحت شبکه (network multiplayer) رو با حالتهای همکاری (cooperative) و رقابتی دثمچ (deathmatch) معرفی کرد که به گیمرها اجازه میداد اول به صورت محلی و بعدا آنلاین با هم بازی کنن (و البته با این کار کلی هم سیستمهای کامپیوتری مدارس رو اون زمان به هم ریختن).
میراثی که همچنان ادامه داره
بدون پیشرفتهایی که دوم به وجود آورد، شاید هیچوقت خبری از کال آو دیوتی (Call of Duty) یا فورتنایت (Fortnite) نبود. در طول دنبالهها و ریبوتهای متعددش، دوم همیشه یه پای ثابت دنیای گیمینگ بوده و برای هر نسل خودش رو از نو تعریف کرده؛ نه برای اینکه دنبالهرو مُدهای روز باشه یا سهامدارها رو راضی کنه، بلکه برای اینکه بارها و بارها این رسانه رو به جلو هل بده. درست وقتی که همه چیز کسلکننده به نظر میرسه، دوم دوباره از راه میرسه تا یه نفس تازه به دنیای گیمینگ بده.
ردهبندی بازیهای Doom
همزمان با معرفی جدیدترین نسخه، یعنی دوم: دوران تاریکی (Doom: The Dark Ages)، تصمیم گرفتیم تمام بازیهای اصلی مجموعه دوم رو رتبهبندی کنیم. برای این کار، پورتها و ریمسترها (و هر نسخهای که روی صفحه مایکروویو یا ماشین حساب گرافیکی اجرا میشه!) رو نادیده گرفتیم و بستههای الحاقی رو هم همراه با بازی اصلیشون در نظر گرفتیم. این شما و این هم رتبهبندی بازیهای Doom.
۱۲. Mighty Doom 2023
اندروید، آیاواس
اگه یه مجموعه بازی به اندازه کافی عمر کنه، بالاخره یه نسخه موبایلی آبکی برای پول درآوردن هم ازش درمیاد. دوم از اواسط دهه ۲۰۰۰ میلادی زودتر از بقیه وارد این جریان شد، اما اون بازیها (که جلوتر بهشون میرسیم) واقعا اونقدرها هم بد نبودن. اما مایتی دوم (Mighty Doom) دیگه آخر تنبلی و سرهمبندی بود. مایتی دوم که توسط استودیوی حالا دیگه منحلشده آلفا داگ گیمز (Alpha Dog Games) ساخته شده بود، یه بازی تیراندازی از بالا به پایینه که مفهوم دوم رو به یه تجربه جمعوجور از اکشن «بزنبزن» تبدیل کرده که میشه موقع نصفهنیمه تلویزیون دیدن هم اون رو بازی کرد.
با یه ظاهر گوگولی و استایل چیبی (chibi) که بر اساس اسباببازیهای داخل بازیهای مدرن دوم طراحی شده، این یه برداشت بچهگانه و تصفیهشده از یه سری بازی معمولا ترسناک و پر از خونریزیه. مایتی دوم دیگه اصلا قابل بازی نیست و فقط بعد از یک سال حضور توی فروشگاههای اپلیکیشن از دسترس خارج شد، وقتی مایکروسافت توی می ۲۰۲۴ استودیو رو تعطیل کرد. ولی خود بازی خیلی قبلتر از اون تقریبا فراموش شده بود.
۱۱. Doom Resurrection 2009
آیاواس
یه اسپینآف موبایلی دیگه به اسم دوم رستاخیز (Doom Resurrection) که سال ۲۰۰۹ برای آیاواس (iOS) منتشر شد و بر اساس بازی دوم ۳ (Doom 3) محصول ۲۰۰۴ ساخته شده بود. این بازی ظاهرش رو از دوم ۳ گرفته بود و یه بازی تیراندازی لمسی بود که اون موقعها روی آیپادها و گوشیها محبوبیت داشت. بازی سادهایه، ولی بیشتر جاها کارش رو خوب انجام میده و یه داستان موازی با نسخه اصلی روایت میکنه.
شخصیت اصلی بازی یه تفنگدار فضایی بینامه (برخلاف شخصیت اصلی همیشگی سری یعنی Doomguy) و شما رو توی چند تا مرحله به سبک خانه وحشت میبره تا یه تجربه تیراندازی قابل قبول روی موبایل داشته باشید. ایراد زیادی نمیشه ازش گرفت و از نظر بصری برای زمان خودش خیلی خوب بود، اما بیشتر به عنوان یه پاورقی، حتی بین نسخههای موبایلی سری بازیهای Doom، شناخته میشه.
۱۰. Doom RPG 2005 و Doom II RPG 2009
موبایل
بازیهای دوم آرپیجی (Doom RPG) به عنوان یه زیرمجموعه فقط مخصوص موبایل برای این فرنچایز، از این جهت منحصر به فرد به حساب میان که تنها نسخههای دوم هستن که واقعا شوتر نیستن. برای اینکه با محدودیتهای تکنولوژی موبایلهای دهه ۲۰۰۰ میلادی کنار بیان، این بازیها سرعت و قابلیت دویدن و تیراندازی رو کم کردن و به جاش به صورت نقشآفرینیهای نوبتی (turn-based RPGs) در اومدن که توی اونا، کاربرا خونه به خونه حرکت میکنن که مراحل رو بگردن و با دشمنها بجنگن.
راستش رو بخواید، این ایده با توجه به محدودیتها خیلی خوب جواب داده و از بعضی جهات، یادآور بازیهای نقشآفرینی اول شخص اولیه دهه نود میلادی هم هست. نسخه اولش وقتی در نظر بگیرید که این یه نسخه از دوم بوده که روی یه گوشی تاشو اجرا میشده، واقعا تاثیرگذاره. بازیکنهای جوونتر امروزی شاید تعجب کنن که چرا هر نوع بازی ویدیویی روی گوشی موبایل اون زمان چیز عجیبی بوده، ولی توی اون دوران، این یه اتفاق تازه و نوبر بود. این سبک از بازیهای Doom طرفداران خاص خودش رو داشت.
۹. Final Doom 1996
اماس-داس
اولین بازی دوم غیر موبایلی این لیست، یه بازیه که در واقع به صورت غیررسمی شروع شد. فاینال دوم (Final Doom) اولین نسخه از این سریه که بدون دخالت اید سافتور ساخته شد و به جاش توسط تیمتیانتی (TeamTNT) توسعه پیدا کرد؛ گروهی از سازندههای آماتور خانگی که از جعبهابزار متن باز دوم ۲ (Doom II) برای ساخت محتوای رایگان استفاده میکردن. قبل از انتشارش، جان رومرو (John Romero)، یکی از خالقین دوم، پیشنهاد داد که تیم رو بخرن و کارشون رو به یه بخش رسمی از فرنچایز تبدیل کنن.
فاینال دوم که به صورت دو اپیزود به نامهای تیانتی: اوولوشن (TNT: Evilution) و آزمایش پلوتونیا (The Plutonia Experiment) طراحی شده، اساسا یه بسته الحاقی ۳۲ مرحلهای برای دوم ۲ به حساب میاد و گیمپلیاش تقریبا هیچ فرقی با بازی اصلی نداره. با اینکه از نظر نوآوری مکانیکی چیز جدیدی نداره، تاثیر بازی از این جهت مهمه که یکی از اولین نمونههاییه که جامعه مادسازهای کامپیوتر توسط توسعهدهندههای جریان اصلی جذب شدن تا کارشون رسمیت پیدا کنه؛ یه رویهای که به تعریف این صنعت کمک کرد و در نتیجه بازیهایی مثل کانتر استرایک (Counter-Strike) و دوتا (Dota) از مادهای کوچیک طرفداران به موفقیتهای جهانی تبدیل شدن.
۸. Doom 3 2004
لینوکس، مک اواس ایکس، ایکسباکس و ویندوز
وقتی دوم ۳ سال ۲۰۰۴ از راه رسید، بین طرفدارها خیلی بحثبرانگیز شد. اواخر دهه نود میلادی، اید سافتور دیگه از این سری فاصله گرفته بود و اون رو به استودیوها و طرفدارهای دیگه سپرده بود، در حالی که خالقین اصلی روی فرنچایز مهم دیگهشون، یعنی کویک (Quake)، تمرکز کرده بودن. برای برگشتن به دوم، توسعهدهندهها میخواستن یه چیز کاملا جدید ارائه بدن و نتیجهاش هم یه چیز خیلی متفاوت از آب در اومد.
دوم ۳ اولین ریبوت این سریه، اما دوباره روی یه تفنگدار فضایی تمرکز میکنه که وقتی لشکرهای جهنم از راه میرسن، توی یه مرکز تحقیقاتی روی مریخ گیر افتاده. برخلاف بازیهای اصلی که اکشنهای سریعی بودن که توی یه پوسته ترسناک اتمسفریک پیچیده شده بودن، دوم ۳ صددرصد یه بازی ترس و بقا (survival horror) به حساب میاد. بازیکنها باید یواشکی از مناطق تنگ و تاریک و هزارتو مانند عبور کنن و دنبال اسلحه و کلید برای پیشروی بگردن و به ندرت فرصت پیدا میکنن که با اسلحههای قدرتمند حسابی گردوخاک به پا کنن. تاریکی نقش خیلی مهمی توی بازی داره، همونطور که توی خیلی از نسخههای قبلی سری بازیهای Doom داشت؛ اما این بازی بازیکنها رو مجبور میکرد که بین نگه داشتن اسلحه یا چراغ قوه برای دیدن، یکی رو انتخاب کنن و این خیلیا رو عصبانی کرد؛ این جابجایی مداوم قرار بود با گرفتن دفاع از بازیکن، حس ترس رو القا کنه، اما بیشتر باعث کند شدن یه بازی شد که خودش از اول هم خیلی کند بود.
اما گذر زمان با دوم ۳ مهربون بوده. در طول سالها، طرفدارها حالا متوجه شدن که روح بازیهای اصلی کاملا توی طراحیش وجود داره، حتی اگه اجراش خیلی متفاوت باشه. بستههای الحاقی و آپدیتهای بعدی با سادهسازی گیمپلی، جاهای زمخت و بد قلق بازی رو روانتر کردن؛ اما اگه به عقب نگاه کنیم، دیدگاه دوم ۳ برای یه تجربه ترسناک عمیق، از زمان خودش جلوتر بود.
۷. Doom: The Dark Ages 2025
پلیاستیشن ۵، ایکسباکس سری ایکس و اس و ویندوز
توی دوران مدرن، بازیهای Doom یه جورایی مسیر خودشون رو میرن. با شروع از ریبوت دوم سری توی سال ۲۰۱۶، نسخههای اخیر به گیمپلی بازیهای اولیه ادای احترام میکنن و همزمان سرعت و پیچیدگی مکانیکی سیستمهاشون رو افزایش میدن. گیمپلی اونها شبیه هیچ شوتر دیگهای توی بازار نیست و به خاطر ویژگیهای سرسختانهای که دارن، کمتر توسط بازیهای دیگه کپی میشن؛ یه ذهنیتی که برای طرفدارها حکم مدال افتخار رو داره.
دوم: دوران تاریکی (Doom: The Dark Ages) قراره یه چیزی بین سرعت سرسامآور Doom 2016 و روش کندتر نسخه ۱۹۹۳ باشه. با ترکیب حرکت و سرعت بازیهای قدیمیتر با مبارزات جدید متمرکز بر سلاح سرد که از محیط شبهقرونوسطاییاش گرفته شده، دوران تاریکی یه ترکیب جالبه از مفاهیم مختلفه که از هر چیزی یه کم داره، ولی هنوز ذاتا یه بازی دوم به حساب میاد. این بازی به خوبی پیشینیان نزدیکش عمل نمیکنه، اما یه حس عجیب و غریب کامل شدن چرخه توی بازی وجود داره، نه فقط به خاطر اینکه به ریشههای فرنچایز برمیگرده، بلکه به خاطر اینکه یه حالوهوای فانتزی هویمتال رو ارائه میده که به طرز عجیبی مناسبه؛ با توجه به اینکه خود دوم اصلی از یه کمپین دانجنز اند دراگونز (Dungeons & Dragons) الهام گرفته شده بود.
برای آشنایی بیشتر با این بازی بررسی همه جانبه بازی دوم دوران تاریکی رو بخونید.
۶. Sigil 2019 و Sigil II 2023
اندروید، آیاواس، نینتندو سوییچ، پلیاستیشن ۴، ایکسباکس وان و ویندوز
با اینکه فرنچایز دوم خیلی از کارهای سازندههای مستقل سود برد، بهترین مجموعه مادهاش از طرف یکی از خالقین خود بازی، یعنی جان رومرو، اومد. سیجِل (Sigil) و دنبالهاش، سیجل ۲ (Sigil II)، بستههای الحاقی اپیزودیک غیررسمی برای دوم بودن که توسط رومرو به عنوان محتوای جدید برای تجربه اصلی طراحی شدن و فقط از فایلهای اصلی بازی استفاده میکنن. قبلا هم بستههای الحاقی اینچنینی مثل مستر لولز (Master Levels) محصول ۱۹۹۵ وجود داشتن، اما دیدن اینکه رومرو با چندین دهه تجربه و نگاه به گذشته بیشتر، به کار اولیهاش برمیگرده، یه چیز خاصه.
هم سیجل و هم سیجل ۲ فوقالعاده سختن و مثل نسخههای تقویتشده دوم کلاسیک اجرا میشن، اما با یه طراحی جهنمی عمیقا آزاردهنده و معماری مراحل پیچیده که حتی سرسختترین طرفدارها رو هم به چالش میکشه. این دوگانه که اول به صورت مستقل منتشر شده بودن، بعدا توسط بتسدا سافتورکز (Bethesda Softworks) مجوز گرفتن و حالا توی نسخههای بازنشر شده فعلی فرنچایز به عنوان بخشی رسمی از داستان اصلی دوم قابل بازی هستن. اهمیت این مادها در گسترش جهان بازیهای Doom بسیار زیاده.
۵. Doom 1993
اماس-داس
خب، این خود دومه. دیگه چی میشه گفت؟ یه شوتر اول شخص تاریخساز که هنوزم فوقالعاده خوبه. اولین نسخه این سری خیلی راحت با هر بازی همسبک خودش از دوران قدیم و جدید رقابت میکنه. واقعا عجیبه که چقدر راحت میشه نسخه ۱۹۹۳ (یا یکی از ورژنهاش) رو برداشت و فورا باهاش ارتباط برقرار کرد. این بازی ساده، زیبا و بینهایت قابل تکراره.
و با اینکه این یه بازی بینقصه، همیشه جا برای بهتر شدن هم وجود داشت. دنبالهها و مادهای بعدی مکانیکها، اسلحهها و معماری مراحل نوآورانهای بهش اضافه کردن. صرفنظر از اینکه کدوم نسخه دوم محبوب شماست، تاثیر اولین بازی هرگز قابل انکار نیست. برای خیلیا، این نسخه اوج این فرنچایزه، با ترکیبی بینقص از سرعت، موسیقی و طراحی مراحل که به طور خلاصه توی یه بسته جمع شده. اما بعد از اون هم تلاشهای بزرگ زیادی انجام شده.
۴. Doom Eternal 2020
نینتندو سوییچ، پلیاستیشن ۴، ایکسباکس وان و ویندوز
چه خوشتون بیاد چه نیاد، هیچ بازی تیراندازی اول شخصی روی کره زمین شبیه دوم ایترنال (Doom Eternal) نیست. ایترنال که دنباله مستقیم ریبوت سال ۲۰۱۶ به حساب میاد، شوخطبعی نسخه قبلی و همچنین تمام اکشن نفسگیر و سرعت سرسامآورش رو برداشته و درجهاش رو بالاتر برده. هر درگیری توی ایترنال مثل یه مبارزه مرگ و زندگیه. توی این بازی فقط با پریدن از سکویی به سکوی دیگه و طی کردن فاصلههای خیلی زیاد در کسری از ثانیه با قلاب برای یه شلیک شاتگان از فاصله نزدیک، میتونید زنده بمونید.
برای خیلیا، سرعت مضحک ایترنال میتونه گیجکننده باشه. میدانهای پر از موجهای پشت سر هم دشمنها، که هر کدوم انواع مختلفی دارن و برای کشتنشون باید از روش خیلی خاصی استفاده کرد؛ این میتونه بیش از حد طاقتفرسا باشه. این بازی مثل مسابقه حل کردن مکعب روبیک (Rubik’s Cube) میمونه، البته در حالی که یه اسلحه روی شقیقه شماست. شاید این بازی با سلیقه همه جور در نیاد، اما وقتی باهاش ارتباط برقرار کنید، یه بازی پر هیجان اکشن و بینظیره که هیچ رقیبی نداره. این شاید یکی از هیجانانگیزترین بازیهایی باشه که تا حالا ساخته شده و تجربه بازیهای Doom با این نسخه به اوج جدیدی از سرعت و خشونت رسید.
۳. Doom 64 1997
نینتندو ۶۴
بعد از اینکه با فاینال دوم مسیر بازی رو به مادسازهای خونگی سپردن، اید سافتور یه مدتی از بازی فاصله گرفت، اما این به معنی توقف این سری نبود. دوم ۶۴ (Doom 64) که توسط میدوی (Midway) (یکی از بازیگرای اصلی دهه نود میلادی، معروف به بازیهایی مثل مورتال کامبت) ساخته شد، چهارمین قسمت این فرنچایز و اولین نسخهایه که از اول برای یه کنسول خانگی (اونم یکی از کنسولهای نینتندو) طراحی شد. دوم ۶۴ روی پلتفرمی که به بازیهای پر از خشونت گرافیکی معروف نبود، هم به عنوان یه جهش تکنولوژیکی برای این سری درخشید و هم به یکی از پایههای اصلی بازیهای چند نفره و چهار نفره با صفحه تقسیمشده (split-screen) مبدل شد؛ چیزی که نینتندو ۶۴ (Nintendo 64) بهش معروف بود.
درحالیکه سه نسخه اول دوم بیشتر از فایلهای تکراری استفاده میکردن، دوم ۶۴ ظاهر تمام دشمنها رو از نو طراحی و محیطهای سهبعدی پیچیدهتری رو رندر کرد که اون زمان انقلابی به نظر میرسید؛ حتی اگه شخصیتها بر خلاف شوترهای دیگه نینتندو ۶۴ (مثل توروک: شکارچی دایناسور (Turok: Dinosaur Hunter) که از مدلهای کاملا سهبعدی استفاده میکردن) دوبعدی باقی مونده بودن. اما این تصمیم درستی بود و تضمین میکرد که بازی هنوز شبیه دوم به نظر برسه و حس دوم رو داشته باشه. بازی همچنین از یه موسیقی متن فراگیر وهمآور به جای موسیقی متال چیپتیون (موسیقی ۸-بیتی کنسولهای قدیمی) استفاده میکرد که حس ترس عمیقی رو به بازیکن میداد.
با اینکه دوم ۶۴ از نظر فنی یه اسپینآف به حساب میاد، بین طرفدارها یه بازی کالت محبوب محسوب میشه. این بازی به عنوان یه بازی انحصاری نینتندو ۶۴ برای مدت زیادی، برای کسایی که باهاش بزرگ شدن یه بازی خاطرهانگیز بود. برای خیلیا، این بازی اولین یا تنها بازی دوم بود؛ برای بقیه، فقط یکی از بهترینها.
۲. Doom II: Hell on Earth 1994
اماس-داس
شاید کفرآمیز به نظر برسه که دوم ۲: جهنم روی زمین (Doom II: Hell on Earth) رو بالاتر از نسخه اصلی قرار بدیم، اما بیاید با واقعیت روبهرو بشیم: این در واقع همون دوم اصلیه، ولی بهتر. با اینکه خیلیا بازی اول رو یه طوفان بینقص از طراحی مراحل مختصر و مفید، موسیقی و گیمپلی میدونن، دوم ۲ یه دیدگاه شلختهتر و جاهطلبانهتر ارائه میده که خیلی جاها گیمپلی بهتر و دشمنهای باحالتر و متنوعتری داره و خیلی از پایههای اصلی این سری (از جمله سوپر شاتگان، یکی از نمادینترین اسلحههای دنیای گیمینگ) رو معرفی کرد.
صرفنظر از سلیقه، همه میدونن که دوم ۲ یکی از بهترین بازیهای تاریخه و وقتی میخوایم یه نقطه ورود برای تازهکارها به دنیای بازیهای Doom پیشنهاد بدیم، احتمالا بهترین گزینهاس. با اینکه بعضی از مراحل آخرش از نظر حل معما میتونن خیلی سخت باشن، اکشن بهبود یافته و تنوع بیشتر بازی نسبت به نسخه اصلی، ارزش تلاش رو داره. اگرچه این سری در طول سالها تغییرات زیادی کرده، دوم ۲ نمایی از این فرنچایز در بهترین حالت ممکنه؛ یه قله توی بازیهای قدیمی که همیشه ارزش فتح کردن رو داره.
۱. Doom 2016
نینتندو سوییچ، پلیاستیشن ۴، ایکسباکس وان و ویندوز
موقع انتشار این بازی توی سال ۲۰۱۶، ایده یه بازی دوم جدید تقریبا غیرقابلتصور به نظر میرسید. دوازده سال بعد از اینکه آخرین نسخه طرفدارها رو دوقطبی کرده بود و بعد از یه دهه سلطه فرنچایزهایی مثل کال آو دیوتی، یه شوتر با ذهنیت بازیهای قدیمی چی میتونست ارائه بده و در عین حال بیمعنی هم نباشه؟ معلوم شد که تقریبا همهچیز.
دوم ۲۰۱۶ یه بازی ویدیویی بی نقصه. کنترلهاش دقیقن؛ مکانیکها و سیستمهاش به راحتی قابل یادگیری و تطبیقپذیرن؛ سرعتش توی اکشن و گشتوگذار متعادل و حسابشدهاس. دومین ریبوت سری (اگرچه به آرامی به داستان اصلی اضافه شده) اساس و بنیاد دوم رو برداشته و همه چیز رو مدرن کرده. بازیکنها نقش دوم اسلیر (Doom Slayer) رو به عهده میگیرن که یه ظاهر خیلی خشنتر و ابرقدرتی بهش داده شده که دوباره لشکرهای شیطانی رو توی یه ایستگاه فضایی روی مریخ از هم بدره و بعدش با جنگ راهش رو به جهنم باز کنه.
بازی یه جورایی شوخطبعه؛ اسلیر به عنوان یه شخصیت ساکت عمل میکنه که خشم و نفرت بیپایانش از شیاطین، بدون اینکه لوس بشه، بامزهاس. اسلحههاش قدرتمندن و با اینکه یه تم علمی-تخیلی اغراقشده داره، سنگین و دقیق به نظر میرسن، طوری که همزمان هم قدیمی و هم مدرن حس میشن. اما سیستم گلوری کیل (Glory Kill) بزرگترین برگ برنده این بازیه که به بازیکنها اجازه میده دشمنها رو تا حدی زخمی کنن که فورا به نزدیکی اونا تلهپورت بشن و به بیرحمانهترین شکل ممکن اونا رو بکشن. گلوری کیلها سلامتی رو پر میکنن، یعنی پشت سر هم اجرا کردن اونها برای زنده موندن ضروریه؛ هر درگیری مثل یه رقصه و کشتن یه شیطان تا کشتن شیطان بعدی خیلی روان اجرا میشه، تا وقتی که دیگه چیزی باقی نمونه.
بازی دوم ۲۰۱۶ یه جورایی شما رو یاد بازیهای ریتمیک میندازه؛ اما اون حس نیاز به خلاقیت و واکنش سریع وقتی همه چی طبق برنامه پیش نمیره، دقیقا نقطه مقابل اون گیمپلی محتاطانه و سنگرگیریهای حسابشدهایه که خیلی از شوترهای امروزی رو از نفس میندازه و کسلکننده میکنه. با اینکه بازیهای بعدی این سری مثل ایترنال سرعت رو بالاتر بردن یا مثل دوران تاریکی روند رو کندتر کردن، سیستمهای گیمپلی دوم ۲۰۱۶ تونست یه سبک خاص و نفسگیر از شوتر رو برای خودش پایهگذاری کنه که انگار دنیای کوچیک خودش رو ساخته. واسه همین، برای یه نسل کامل از گیمرها (حتی قدیمیها) این بازی تعریف واقعی «دوم» شد و هیچجوره دیگهای هم نمیخوانش. بدون شک، این نسخه بین تمام بازیهای Doom یکی از بهترین تجربههاست.