صفحه اصلی > مقاله : بررسی بازی Indiana Jones And The Great Circle

بررسی بازی Indiana Jones And The Great Circle

بازی Indiana Jones and The Great Circle دقیقاً همون تجربه‌ایه که از یه بازی ایندیانا جونز انتظار داریم، پر از هیجان، معما و ماجراجویی. این بازی طوری طراحی شده که انگار شما رو مستقیماً می‌بره وسط دنیای فیلم‌ها، با همون حال‌وهوا، موسیقی و شخصیت‌های آشنا. اگه عاشق این سری باشین، حتماً با این بازی متوجه می‌شید که چطور روح ماجراجویی‌های ایندی رو زنده کرده. در ادامه قراره با هم ببینیم که استودیو MachineGames چطور تونسته این دنیای پر از راز و هیجان رو بسازه و چقدر خوب تونسته حس حضور توی دنیای ایندیانا جونز رو به بازیکن‌ها منتقل کنه.

شاید بهتر باشه از مرحله دوم بازی شروع کنیم چون این‌جاست که به داستان اصلی و غیرخطی بازی وارد می‌شیم. مرحله دوم بازی Indiana Jones And The Great Circle ما رو می‌بره به دل واتیکان. این‌جا همون جاییه که MachineGames بالاخره از ساختار خطی بازی فاصله می‌گیره و یه فضای بزرگ رو در اختیارمون می‌ذاره که آزادانه توش بچرخیم. این‌جا داستان با خیره شدن به شاهکار میکل آنژ روی سقف کلیسای سیستین شروع می‌شه و بعدش به خرابه‌های باستانی که توی عمق زیرزمینی این شهر مقدس قایم شده می‌رسه. بیشتر از ۳ ساعت رو فقط توی همین مرحله گذروندیم، اونم بدون این‌که حتی به تموم کردن همه مأموریت‌هایی که توی دفترچه ایندی نوشته شده نزدیک بشیم.

راستش این سبک داستان اصلاً چیزی نبود که از یه استودیویی که به خاطر شوترهای پرهیجان معروفه انتظار داشتیم، یا حتی اون چیزی نیست که از یه بازی با عنوان اکشن-ماجراجویی اول شخص بشه انتظار داشت. در واقع، The Great Circle بیشتر شبیه یه بازی مخفی‌کاریه که ما رو یاد Dishonored می‌ندازه، نه بازی‌های قبلی استودیو MachineGames. آره، توی Wolfenstein هم می‌شد توی سایه‌ها خزید و چاقو رو توی کمر نازی‌ها فرو کرد، ولی اون‌ بازی اول و آخرش یه شوتر بود. بازی The Great Circle هم صحنه‌های اکشن داره، ولی این لحظات بیشتر به شکل ناگهانی پیش میان و سریع هم تموم می‌شن. این موضوع با شخصیت ایندیانا جونز هم کاملاً جوره؛ منطقی نیست که مثل BJ Blazkowicz این‌طرف و اون‌طرف بدوه و اسلحه دست بگیره. این تغییر سرعت واقعاً جالبه و بازی رو یه جور تازه و جذاب می‌کنه؛ حتی اگه بعضی جاها بی‌تجربگی استودیو توی خلق این ژانر از بازی‌ها معلوم بشه.

از نظر داستان و لحن، MachineGames نشون داده که حسابی به جزئیات توجه کرده. مقدمه بازی Indiana Jones and The Great Circle یه جورایی مثل یه نامه عاشقانه به فیلم Raiders of the Lost Ark به نظر میاد. این بخش به‌ خوبی نشون می‌ده که استودیو چقدر سری ایندیانا جونز و شخصیت اصلیش رو درک کرده و بهش علاقه داره. این حس توی کل بازی وجود داره و با یه مرحله افتتاحیه شروع می‌شه که توی دیوارهای خیالی کالج مارشال می‌گذره؛ همون‌جایی که ایندی باستان‌شناسی درس می‌ده. داستان The Great Circle بین وقایع دو فیلم Raiders of the Lost Ark و The Last Crusade اتفاق می‌افته و جوری به این سری متصل می‌شه که انگار یه بخش طبیعی از ماجراهای ایندی به حساب میاد. چند تا چهره آشنا دوباره ظاهر می‌شن و شخصیت‌های جدید هم خیلی خوب توی دنیای سینمایی بازی جا می‌افتن. این ماجراجویی جذاب باعث می‌شه دور دنیا سفر کنیم، رازهای باستانی رو کشف کنیم و با نیروهای متحدین درگیر بشیم.

بازی Indiana Jones and The Great Circle توی بازسازی ظاهر و صدای این سری ۴۳ ساله بی‌نظیر عمل کرده. موسیقی حماسی ساخته گوردی هاب کاملاً حس و حال موسیقی نمادین جان ویلیامز رو زنده می‌کنه. ظاهر ایندی دقیقاً انگار تازه از پرده سینما بیرون اومده. تروی بیکر (Troy Baker) هم یه تقلید عالی از این شخصیت گنج‌یاب انجام داده و صدا و حالت‌های فیزیکی ایندی رو بی‌نقص بازسازی کرده. گاهی واقعاً سخته تشخیص بدیم که این واقعا صدای یه هریسون فورد جوان و کاریزماتیک نیست که داریم می‌شنویم. این موضوع به نویسندگی بازی هم برمی‌گرده که تونسته جذابیت، طنز خاص و علاقه بی‌حد ایندی به تاریخ و باستان‌شناسی رو به خوبی نشون بده.

در کنار ایندی، شخصیت امریک واس (Emmerich Voss)، یه باستان‌شناس نازی که برای مجموعه خاص آثار عتیقه رایش سوم کار می‌کنه، یه ضدقهرمان جذاب و متفاوت خلق کرده. واس همزمان که یه آدم کاملاً شرور و مداخله‌جوئه، خصوصیات مشابهی با ایندی داره اما اخلاقیاتش کاملاً پیچیده و به‌شدت منحرفه، انگار یه انعکاس تاریک از شخصیت ایندی توی آینه باشه.

برای متوقف کردن واس و همدستان فاشیست اون، The Great Circle شما رو به جاهای مختلف دنیا می‌بره؛ از سایه‌های عظیم اهرام بزرگ گرفته تا یه کشتی جنگی نازی که به شکلی خطرناک روی یه کوه توی هیمالیا گیر کرده. هر مکان با دقت زیاد طراحی شده و به نظر می‌رسه که برای هر کدوم حسابی تحقیق شده. این بازی هم مکان‌هایی رو از فیلم‌ها، مثل کالج مارشال بازسازی می‌کنه و هم سایت‌های تاریخی واقعی رو، که این ترکیب بین داستان و تاریخ دقیقاً همون چیزیه که بهترین داستان‌های ایندیانا جونز رو خاص می‌کنه.

ما وقت زیادی رو توی راهروهای محل کار ایندی گذروندیم، همه جزئیات اتاقش رو بررسی کردیم و حتی ویترین‌های موزه رو دقیق نگاه کردیم. دید اول شخص و حس تعاملی بازی باعث شده تجربه بازی حسابی جذاب و غرق‌کننده بشه. مثلاً نقشه بازی به شکل یه آیتم فیزیکی طراحی شده که می‌تونید این نقشه رو در بیارید و همون‌طور که مشغول گشت‌وگذار هستید بهش نگاه کنید. باز کردن درها هم نیاز داره کلید رو توی دریچه جاکلیدی بچرخونید. خیلی از معماهای بازی هم با استفاده از اشیای محیط حل می‌شن، مثلاً باید چرخ‌دنده‌ها رو توی یه مکانیزم قدیمی جا بندازید یا شراب رو توی محراب‌های خاص بریزید.

معماهای بازی بیشتر شبیه به چیستان‌های محیطی هستن؛ پس باید با دقت محیط رو بررسی و راه‌حلش رو پیدا کنید. گاهی هم باید به دفترچه ایندی سر بزنید که شامل یادداشت‌ها، عکس‌ها و سرنخ‌هاییه که خودتون حین ماجراجویی جمع می‌کنید. دو درجه سختی برای معماها وجود داره: حالت پیش‌فرض و یه حالت ساده‌تر. ما حالت پیش‌فرض رو انتخاب کردیم و با وجود چند معمای پیچیده توی مأموریت‌های جانبی مراحل پایانی، در کل معماها سخت نبودن. بیشترشون ساده بودن، ولی به خاطر حس تعاملی بازی، محیط‌های غنی و ترکیب خوب لحن و مکانیک‌ها، حل کردنشون همچنان لذت‌بخش بود.

یه مقدار پلتفورمینگ سبک هم توی بازی وجود داره که توی اون‌ها می‌تونید با شلاق نمادین ایندی بین دره‌ها تاب بخورید یا وارد مقبره‌های خاک گرفته بشید. البته فرآیند کند بالا رفتن، آویزون شدن و حرکت کنار لبه‌ها کمی قدیمی به نظر می‌رسه. تغییر بین دید اول شخص و سوم شخص هم می‌تونست روان‌تر باشه ولی با این حال کمبود نشونه‌هایی مثل رنگ زرد توی محیط باعث شده بیشتر محیط رو بررسی کنید و با دقت جلو برید. البته هنوز هم گاهی پارچه‌های سفیدی که توی باد تکون می‌خورن یا به لبه‌ها بسته شدن دیده می‌شن ولی کمتر به چشم میان.

وقتی مشغول گشتن توی دخمه‌های چند صد ساله و کشف گنج‌های پنهان نیستید، بیشتر وقتتون صرف مخفی موندن از دید نازی‌هایی می‌شه که در حال گشت‌زنی هستن. توی بازی The Great Circle اسلحه هم وجود داره، ولی واقعاً هیچ‌وقت حس نکردیم لازمه ازشون استفاده کنیم. استفاده از اسلحهبرای روبرو شدن با دشمن‌ها نه گزینه اول بود، نه دوم و نه حتی سوم. این موضوع هم به خاطر تمرکز قوی بازی روی ایجاد حس شبیه به ایندیانا جونز بود و هم به این دلیل که آزادی عمل زیادی برای برخورد با دشمن‌ها دارید. به‌خصوص توی مراحل بزرگ‌تر و بازتر بازی، تقریباً برای هر درگیری چندین راه‌حل مختلف وجود داره. مثلاً می‌تونید از داربست‌ها بالا برید و از یه ایست بازرسی فاشیستی دور بزنید، از یه سوراخ توی حصار رد بشید یا با یه لباس مبدل مستقیم از در ورودی عبور کنید. این عناصر شبیه‌سازی تعاملی (Immersive Sim) نسبتاً ساده هستن، ولی حس آزادی عمل قابل توجهی به مخفی‌کاری و اکتشاف بازی می‌دن.

اگه مسیر مخفی‌کاری رو انتخاب کنید، می‌بینید که مخفی شدن توی بازی Indiana Jones and The Great Circle توی درجه سختی پیش‌فرض اون‌قدر راحته که می‌تونید به‌ سرعت از کنار گشت‌های نازی رد بشید. زمانی که نگهبان‌ها  لازم دارن تا کاملاً متوجه حضور شما بشن خیلی زیاده و این موضوع باعث می‌شه یه ریتم تند و پرتحرک توی بازی شکل بگیره. این حس با یه سری جزئیات سینمایی هم تقویت شده. مثلاً برای انجام یه حمله مخفیانه، باید یه سلاح موقت از محیط بردارید. راستش دیگه حسابش از دستمون در رفته که چند بار با گیتار، جارو، بطری‌ها و ماهیتابه‌های کثیف نازی‌ها رو کوبیدیم.

این سبک بازی برعکس چیزی که شاید تصور کنید، حس خوبی داره، در حدی که می‌شه گفت واقعاً لذت‌بخشه. اما اگه لو برید، هم بازی بهتون زیاد سخت نمی‌گیره. می‌تونید با سیستم‌های مخفی‌کاری بازی راحت برخورد کنید، چون لو رفتن معمولاً فقط به یه درگیری کوچیک ختم می‌شه. بیشتر دشمن‌ها ترجیح می‌دن با مشت و لگد بهتون حمله کنن تا این‌که درخواست پشتیبانی کنن و خیلی کم پیش میاد که بیشتر از چند نفر وقتی اوضاع خراب می‌شه متوجه بشن. مشت‌های ایندی حس سنگینی دارن و وقتی به هدف برخورد می‌کنن واقعاً صدای بلندی ایجاد می‌کنن که تا حدی ضعف حملات پیش‌بینی‌پذیر و کمی خشک هوش مصنوعی دشمن‌ها رو جبران می‌کنه. دفاع و حمله متقابل هم به‌راحتی قابل انجامه چون بازی یه بازه زمانی سخاوتمندانه برای انجامش به شما می‌ده.

از طرفی سیستم مبارزه بازی خیلی عمیق نیست و اگه می‌خواستیم تعداد زیادی مبارزه رو خودمون شروع کنیم ممکن بود یه کم تکراری بشه. اما چون معمولاً درگیری‌ها اجباری نیست، این حس خستگی کم‌تر به وجود میاد.

اگه دقت کنید می‌تونید کلاً از درگیری اجتناب کنید ولی ترکیب مخفی‌کاری دقیق و درگیری‌های ناگهانی و پرهرج‌ومرج کاملاً با حس و حال بازی جور درمیاد. ایندی همیشه مثل یه قهرمان زیرک و زبل به جنگ قدرت بزرگ رایش سوم می‌ره. اون در واقع یه ابرقهرمان بدون قدرت‌های خارق‌العاده است، در عوض سرشار از ابتکار، اراده و توانایی بداهه‌سازیه. پس اگه مخفی موندن جواب نداد، کافیه چند تا کله رو به هم بکوبید. اگه یه فاشیست با اسلحه وارد مبارزه بشه، شلاق ایندی رو بردارید و اسلحه رو از دستش بزنید. بعد وقتی بقیه از راه می‌رسن، همون اسلحه رو به یه سلاح سرد تبدیل کنید و حسابشون رو برسید. این دقیقاً یکی از جنبه‌هاییه که MachineGames توی اون موفق بوده و حس و حال یه بازی ایندیانا جونز بودن رو زنده کرده و یه تعادل هیجان‌انگیز بین مخفی‌کاری و اکشن ایجاد کنه.

بین مراحل بزرگ و با آزادی عمل بازی، چند مرحله کوچیک‌تر و خطی هم وجود داره که تعادل بازی رو حفظ می‌کنن. این‌جاست که وارد شهربازی هیجان‌انگیز بازی Indiana Jones and The Great Circle می‌شید و صحنه‌های اکشنی رو تجربه می‌کنید که سری فیلم‌های ایندیانا جونز باهاش معروف شدن. از نظر گیم‌پلی، این لحظات معمولاً ساده‌تر هستن ولی می‌تونن یه حس تماشایی و باشکوه رو خلق کنن. مثلاً وقتی توی شانگهای هواپیماهای جنگی ژاپنی رو می‌زنید یا از یه کوه پوشیده از برف به سمت پایین سقوط می‌کنید.

با این حال، مراحل بزرگ و آزاد بازی واقعاً نقطه اوج بازی The Great Circle هستن. نه فقط به خاطر این‌که به شما چندین راه مختلف برای انجام ماموریت‌ها می‌دن، بلکه چون برای کاوش شما توی این مراحل با مأموریت‌های جانبی، رازها و چیزهای دیگه‌ای پاداش قائل شدن. مأموریت‌های جانبی که گاهی به اسم کار میدانی (Fieldwork) نام‌گذاری شدن، نسبت به رازهای کوچک‌تری که پیدا می‌کنید، پیچیده‌تر هستن. بعضی وقت‌ها این مأموریت‌ها به ماجراجویی اصلی بازی گره می‌خورن و عمق بیشتری به داستان می‌دن، در حالی که بعضی دیگه، داستان‌های مستقل و جذابی رو ارائه می‌کنن.

یکی از این مأموریت‌ها توی سوخوتای (Sukhothai) حول پیدا کردن یه گمشده‌ست که مشخص می‌شه توی یه مقبره پر از دستگاه‌های مکانیکی گیر افتاده و همه چیز توی اون با جریان آب کنترل می‌شه. یه مأموریت دیگه توی هرم بزرگ جیزه شما رو به غارهای پر از عقرب زیر مجسمه بزرگ ابوالهول می‌فرسته که درباره یکی از گروه‌های مخفی مرتبط با داستان اصلی اطلاعات بیشتری جمع کنید. از طرف دیگه، رازهای کوچیک‌تر (Mysteries) مقیاس ساده‌تری دارن. مثلاً ممکنه یه مکاتبه رو بین دو دشمن که مشغول رمزگشایی یه کد هستن رهگیری کنید یا کلید انبارهای فاشیست‌ها رو پیدا کنید؛ انبارهایی که پر از آیتم‌های جذاب و پاداش‌های متنوع هستن.

با انجام این مأموریت‌های جانبی، پاداش‌هایی مثل کتاب‌های مهارت، پول یا یکی از کلکسیون‌های مختلف بازی می‌گیرید. بازی The Great Circle یه سیستم درخت مهارت سنتی نداره؛ به‌ جاش، ایندی با خوندن کتاب‌هایی که توی بازی پراکنده شدن مهارت‌های جدید یاد می‌گیره. این موضوع کاملاً منطقیه، چون ایندی یه باستان‌شناس و استاد دانشگاهه. مهارت‌ها هم یه جورایی واقع‌گرایانه هستن، مثلاً می‌تونید استقامتش رو بهتر کنید یا قدرت مشت‌هاش رو افزایش بدید. این ارتقاها شاید خیلی هیجان‌انگیز نباشن ولی به خاطر این‌که با اکتشاف آزاد می‌شن، حس طبیعی و دلچسبی دارن.

بازی Indiana Jones and The Great Circle یه بازی تمام‌عیار از دنیای ایندیانا جونزه. بازی با دقت طراحی ظاهری، صدا و روح فیلم‌ها رو بازسازی کرده و یه داستان پرکشش ارائه می‌ده که تمرکز غیرمنتظره‌ای روی مخفی‌کاری و اکتشاف آزاد داره. حتی وقتی بعضی جنبه‌های طراحی بازی کمی ضعیف‌تر عمل می‌کنن، این عناصر همچنان راضی‌کننده هستن.

بیش از هر چیزی، استودیو MachineGames موفق شده یه بازی رو طراحی کنه که کاملاً حول محور شخصیت اصلیش می‌چرخه. ترکیب مخفی‌کاری و مبارزات بداهه بازی یه حس متمایز داره و با سبک سریع و انعطاف‌پذیرش کاملاً حس و حال پشتکار و سرسختی ایندی رو زنده می‌کنه. شاید توی همه جنبه‌ها به اندازه سری بازی‌های Wolfenstein از همین استودیو درخشان نباشه، ولی بازی Indiana Jones and The Great Circle همچنان یه تجربه پر از لذت و لحظات ناب محسوب می‌شه.

محمد قربانی

پست های مرتبط

بررسی بازی Path of Exile 2؛ بهترین بازی ARPG سال؟

تعداد بازدید ۳۹ اگه از طرفدارای بازی‌های نقش‌آفرینی اکشن (ARPG) باشین، احتمالاً…

۱۴۰۳/۰۹/۲۰

بهترین بردگیم‌های ۲۰۲۴

تعداد بازدید ۲۵ دیگه اون زمان‌ها گذشت که بردگیم‌ها رو فقط توی…

۱۴۰۳/۰۹/۱۹

هدست HTC VIVE Focus Vision واقعیت را زیر سوال می‌برد

تعداد بازدید ۱۰۲ شاید واقعیت مجازی دیگه چیز جدیدی نباشه ولی همین…

۱۴۰۳/۰۹/۱۲

دیدگاهتان را بنویسید