مافیا: کشور قدیمی (Mafia: The Old Country) یه بازیه که توی نگاه اول با جلوههای بصری خیرهکننده و فضاسازی بینقصش آدم رو جذب میکنه، ولی وقتی کمی بیشتر وقت توی دنیای بازی بگذرونید، مکانیکهای ساده و طراحی قدیمی خودشون رو نشون میدن و باعث میشن این تجربه از اون چیزی که میتونست باشه، عقب بمونه. سری مافیا همیشه توی ژانر اکشن جهانباز یه استثنا بوده.
نسخه اصلی سال ۲۰۰۲ راحت میتونست یه کپی دیگه از جیتیای (Grand Theft (Auto حساب بشه، ولی مافیا و قسمتهای بعدی مسیر خودشون رو پیدا کردن؛ تجربههایی که بر پایه داستانی قوی، مکان و زمان مشخص ساخته شدن.
«امپایر بی» (Empire Bay) توی مافیا ۱ و ۲ ترکیبی از شیکاگو و نیویورک بود که حس فرهنگ گنگستری دهه ۱۹۳۰ و ۱۹۵۰ رو منتقل میکرد و «نیو بوردو» (New Bordeaux) توی مافیا ۳ تلاش میکرد دوران جنگ ویتنام توی جنوب آمریکا رو نشون بده. مافیا: کشور قدیمی این مسیر رو با نمایش سیسیل اوایل قرن بیستم ادامه میده ولی در نهایت، عمق کم مکانیکها و طراحی قدیمی جلوی شکوفایی بازی رو میگیرن.
تریلر مافیا: کشور قدیمی
شروع داستان: از معدن گوگرد تا تاکستان
مافیا: کشور قدیمی داستان «انزو فاوارا» (Enzo Favara) رو دنبال میکنه؛ مردی که بعد از فرار از معدنهای گوگرد، توسط «دون توریسی» (Don Torrisi) – رئیس مافیایی کمحرف و مرموز – نجات پیدا میکنه؛ کسی که صدا و شخصیتش یادآور یکی دیگه از رؤسای مافیای معروف سینماست. توریسی استعداد انزو رو میبینه و بهش کار توی تاکستان خودش رو پیشنهاد میده. اونجا انزو با «لوکا» (Luca) شخصیتی شبیه مربی و راهنما، «چزاره» (Cesare) خواهرزاده عصبی و زودجوش دون و «ایزابلا» (Isabella) دختر دون – که از همون اول بینشون جرقهای ایجاد میشه – آشنا میشه. توی مسیر داستان که حدود ۱۲ ساعت طول میکشه، انزو قدمبهقدم بیشتر توی دنیای جرم و جنایت فرو میره. خط کلی داستان قابل پیشبینیه ولی شخصیتپردازی قوی، بازیگری خوب و دیالوگهای حسابشده باعث میشن جذاب باقی بمونه.
شخصیتهایی که دیر جان میگیرن
با اینکه شخصیتهای مافیا: کشور قدیمی در نهایت بهیادماندنی میشن، ولی شروع خیلی قدرتمندی ندارن. انزو اوایل خیلی ساکت و گوشهگیره؛ دون توریسی بعضی وقتها بیش از حد شبیه «مایکل کورلئونه» حرف میزنه، و لوکا – با اینکه آخرش یکی از بهترین شخصیتها میشه – در ابتدا شبیه یکی از اعضای معمولی مافیاست. خوشبختانه بعد از یکی دو فصل اول، شخصیتها شکل میگیرن. لوکا نقش مهمی توی هدایت انزو توی زندگی جدیدش داره، چزاره به مرور از یه جوان کلهشق به شخصیتی با دغدغههای واقعی تبدیل میشه که تلاش میکنه انتظارات سنگین عموی قدرتمندش رو برآورده کنه. «تینو» (Tino) مشاور دون تنها استثناست که با بازی «آنتونی اسکوردی» (Anthony Skordi) از همون اولین لحظه، حضورش پرقدرت و تاثیرگذاره و شخصیت مسلط هر صحنهایه که داخلش حضور داره.
داستانی آشنا برای طرفدارهای مافیا
اگر قبلاً فیلم یا سریالهای گنگستری دیدید، پیچشهای داستان بازی غافلگیرتون نمیکنه. جوانی وارد مافیا میشه، زندگی جدیدش هیجانانگیزه ولی کمکم تَرَک برمیداره، آدمها میمیرن و قهرمان باید تصمیم بگیره که به کی وفاداره. اسمها عوض میشن ولی کلیت یکسانه. با اینکه به مافیا ۳ ایرادهای زیادی وارد بود، ولی اون بازی توی روایت ریسک کرد؛ مافیا: کشور قدیمی برعکس، بیخطر و محافظهکار باقی میمونه.
نمایش خیرهکننده سیسیل
محیط بازی جاییه که واقعاً میدرخشه. حومههای سرسبز سیسیل و شهر خیالی «سن سلسته» (San Celeste) نفسگیر هستن. معماری، لباسها، ماشینها، اسلحهها و همه جزئیات بین اینها با ظرافت و دقت خاصی طراحی شدن. استودیو «هنگر ۱۳» (Hangar 13) خودش هم میدونه که چه هنرنمایی کرده، چون اکثر مأموریتها بخشی دارن که شما رو مجبور میکنن آهسته توی محیط قدم بزنید و این طراحیها رو ببینید. شاید برای بعضیها این ریتم کند آزاردهنده باشه ولی وقتی فضا اینقدر هنرمندانه ساخته شده، واقعاً ارزشش رو داره. شهر با گذر زمان تغییر میکنه، جشنها و رویدادها حالوهوای خیابونها رو عوض میکنن و باعث میشن مافیا: کشور قدیمی حس مکان و زمان خاص خودش رو داشته باشه.
پیوند داستان مافیا: کشور قدیمی با تاریخ واقعی
بازی هوشمندانه داستان رو با اتفاقات واقعی پیوند میده و حس و حال اون دوره رو به تصویر میکشه. شروع توی معدن گوگرد تصادفی نیست؛ اوایل قرن بیستم، گوگرد یکی از صادرات اصلی سیسیل بود و معدنها هم به خاطر شرایط کاری مرگبار و استثمار کارگرها بدنام بودن. حتی بعضی معدنها با مافیا ارتباط داشتن. این جزئیات تاریخی به شخصیتها و اتفاقات عمق بیشتری میدن. حتی یکی از صحنههای پایانی از ویژگیهای جغرافیایی و پدیدههای طبیعی واقعی منطقه برای خلق لحظهای دراماتیک استفاده میکنه.
جهانی زیبا ولی محدود
با وجود این همه جزئیات، مافیا: کشور قدیمی بیشتر شبیه یه موزه زنده است تا یه دنیای تعاملی. خارج از مأموریتهای اصلی، کار زیادی نمیشه انجام داد و اگر از محدوده مأموریتها فراتر برید، واکنش خاصی نمیبینید. مأموریتها ساختاری خطی دارن و بر خلاف بازیهایی مثل GTA یا حتی مافیا ۳، فرصت زیادی برای گشتوگذار آزاد وجود نداره. حتی توی حالت «اکسپلوریشن» هم جهان بازی تکبعدی باقی میمونه: پلیس وجود نداره، NPCها واکنش خاصی به کارهای شما نشون نمیدن و استفاده از اسلحه توی اکثر مکانهای مهم ممنوعه.
گیمپلی: ترکیبی از قدیمی و تکراری
ساختار مأموریتهای مافیا: کشور قدیمی بر پایه رانندگی، تیراندازی، میانپرده و بخشهای مخفیکاری با شکست آنی بنا شده. این بخشها، به خصوص با چکپوینتهای ضعیف، گاهی از سرگرمکننده به اعصابخردکن تبدیل میشن. یه ماموریت جالب – نفوذ به یه اداره دولتی برای باز کردن گاوصندوق – بهخاطر همین سیستم شکست آنی، بارها شما رو به ابتدای مسیر برمیگردونه، حتی وقتی نزدیک هدف باشید. مشکل اینجاست که اغلب بعد از مخفیکاری، درگیری مسلحانه پیش میاد و تمام سختگیری قبلی بیمعنا میشه.
مبارزات و تیراندازی
تیراندازی توی مافیا: کشور قدیمی نسبت به مافیا: نسخه بازسازیشده (Mafia: Definitive Edition) پیشرفت کرده، ولی همچنان حس یه شوتر کاور-محور استاندارد رو داره. شما میتونید دو اسلحه، نارنجک و در صورت وجود، چاقوی پرتابی حمل کنید. کنترل کمی سفت و نشانهگیری گاهی دقیق نیست ولی صداگذاری و بازخورد سلاحها حس خوبی ایجاد میکنن. دشمنها توی درجه سختی معمولی، پرخاشگر و گاهی باهوش عمل میکنن، مثل حرکت برای محاصره یا استفاده از فرصتها.
نبردهای تنبهتن
پایان خیلی از مبارزات مهم توی مافیا: کشور قدیمی با چاقوکشی تموم میشه. این نبردها سادهان ولی کمی تنوع ایجاد میکنن: جاخالی، ضدحمله، ضربه، حمله سریع و شکستن گارد دشمن. مشکل اینجاست که از نظر داستانی عجیب به نظر میرسه که هر دشمن مهمی اسلحه رو کنار بذاره و مستقیم با انزو بجنگه، حتی وقتی برتری واضحی داره. این تکرار زیاد باعث میشه بیشتر شبیه یه ترفند طراحی بازی باشه تا بخشی طبیعی از داستان.
جمعبندی
مافیا: کشور قدیمی توی بهترین حالتش ریتم آهسته پیدا میکنه و به شما فرصت میده مناظر و صداهای سیسیل رو تجربه کنید. مثل نسخههای قبلی، فضاسازی و بازآفرینی جزئیات واقعی عالیه، ولی گیمپلی کلیشهای و طراحی قدیمی مأموریتها باعث میشن حس بازیهای اوایل دهه ۲۰۱۰ رو داشته باشه، نه یه اثر مدرن.