توی بازی استاکر ۲: قلب چرنوبیل (S.T.A.L.K.E.R. 2: Heart of Chornobyl) آنومالی، موجودات جهشیافته ترسناک و آدمهای ناجور زیادی در انتظار بازیکنهاست. همه اینها باعث میشه که «منطقه» (Zone) به یه جایی با جو سنگین و پر از استرس ولی در عین حال خیلی جذاب تبدیل بشه. مثل نسخه اصلی که سال ۲۰۰۸ اومد، این دنباله طولانیمدت ساخته GSC Game World هم خیلی چالشبرانگیز و سخته. زندگی توی منطقه خیلی سخت و کوتاهه و منطقه پر از تشعشع اطراف چرنوبیله که پر شده از آنومالیهای مرگبار، موجودات جهشیافته و کلی آدم که به هر دلیلی میخوان شما رو بکشن. به خاطر همینم اگه توی این بازی حواستون به اطراف نباشه، زود کشته میشید و در واقع به خاطر همین سیستم خاص بازیه که کاوش توی دنیای باز استاکر ۲ رو همزمان هم جذاب میکنه و هم دلهرهآور.
وقتی بازی استاکر ۲ رو شروع میکنید، احتمالاً گاهی تجربهتون توی منطقه خیلی اعصابخردکن میشه؛ به خصوص وقتی که ۴-۵ بار سعی کنید یه گروه راهزن رو شکست بدید ولی هر بار با تیرها و نارنجکهای یکی از اونها کشته بشید. ولی وقتی بالاخره یاد بگیرید چطوری زنده بمونید، یعنی با احتیاط حرکت کنید، خوب کاوش کنید و تهدیدها رو از دور تشخیص بدید میفهمید که استاکر ۲ هم ترسناکه و هم خیلی هیجانانگیز. این بازی از شما میخواد همیشه تو حالت آمادهباش باشید و وقتی از پس چالشها بربیاید، با تجربههای عجیب و جالبی تو منطقه بهتون پاداش میده.
استاکر ۲ از همون اول شما رو با عجایب منطقه آشنا میکنه. بعد از فاجعه هستهای چرنوبیل توی سال ۱۹۸۶ میلادی و یه حادثه خیالی توی سال ۲۰۰۶ میلادی، منطقه ممنوعه پر شده از اتفاقات عجیب و تقریباً ماورایی. مثلاً گردبادهای مهیبی که باعث پرتاب شدن توی هوا و تکهتکه شدن بدن آدم میشه. آنومالیهای کروی با قدرت گرانشی هم وجود دارن که مثل حبابهای تقریباً نامرئی هستن و وقتی بهشون نزدیک بشید شما رو به داخل میکشن. بعضی وقتها هم شعلهها یا فورانهای الکتریکی از زمین بیرون میزنن که نزدیک شدن بهشون مساویه با مرگ آنی.
طیف آنومالیهای توی بازی میتونه از خطرناک تا مرگبار باشه ولی در عین حال لحظات خیلی ارزشمندی رو هم رقم میزنن. اگه بتونید با استفاده از صدای بوق یه آشکارساز مسیرتون رو پیدا کنید و به مرکز بعضی از این آنومالیها برسید، میتونید یه «آرتیفَکت» پیدا کنید؛ یه شیء عجیب با خواص غیرقابل توضیح که میتونید به کاراکتر خودتون اضافه کنید. این همون چیزیه که استاکرها، یعنی شکارچیهایی که تو منطقه زندگی میکنن، دنبالشن.
داستان بازی از اونجا شروع میشه که بعد از یه سفر به منطقه بهتون خیانت میشه و از روی ناچاری استاکر میشید. هدف شما اینه که اون فرد خائن رو که یه شیء خاص رو هم دزدیده، پیدا کنید. پس درست مثل نسخه اصلی بازی استاکر، توی این نسخه هم دارید دنبال یه نفر میگردید و با بقیه آدمایی که تو منطقه زندگی میکنن تعاملاتی دارید. این یعنی باید به محل زندگی استاکرها سر بزنید، مأموریت قبول کنید و در ازای اون اطلاعاتی بهدست بیارید.
بازی استاکر ۲ خیلی فوری شما رو توی اعماق داستان بازی میندازه. بعد از این که اول بازی شما به حال مرگ رها شدید، یه استاکر دیگه نجاتتون میده و بهتون یاد میده چطوری با پرت کردن پیچهای فلزی به سمت آنومالیها، اونها رو فعال کنید. این کار گاهی بهتون فرصت میده که تا زمانی که دوباره فعال بشن از بین این آنومالیها رد بشید یا لبههای اونها رو بررسی کنید و ببینید اندازه و فاصله اونها چقدره. در ادامه هم اون استاکر ناجی شما بهتون میگه که به سمت شهری برید که بقیه استاکرها اونجا جمع میشن. و البته که توی مسیر هم میتونید مأموریتهای فرعی قبول کنید و با دشمنهای تصادفی روبهرو بشید.
یکی از این مأموریتهای فرعی اینه که یه استاکر رو که تو یه اداره پست تخریبشده گیر افتاده نجات بدید که از قضا با چند تا راهزن توی منطقه درگیر شده. وقتی این راهزنها رو میکشید، استاکر بهتون پیشنهاد میده برید به پایگاه راهزنها که پایین خیابونه و به دوستش هم کمک کنید؛ دوستش که به خاطر بدهیهای قمار دستگیر شده. این از اون جاهاییه که ممکنه چندین بار کشته بشید، چون مبارزه با دشمنهای انسانی واقعاً میتونه سخت باشه.
مبارزهها تو استاکر ۲ خیلی شبیه نسخه اصلیه و باید تا حدود زیادی به سلاحهایی تکیه کنید که خیلی سالم یا دقیق نیستن. البته میتونید مخفیانه به دشمنهایی که توی ساختمانهای تخریبشده نزدیک اداره پست گشت میزنن نزدیک بشید و از عنصر غافلگیری استفاده کنید، ولی تیراندازی بهشون خیلی سخته. شلیک به سر معمولاً هر دشمن انسانی رو میکشه، ولی شلیک به بدن خیلی غیرقابل پیشبینیه و تو شرایط پر از استرس، نشونهگیری دقیق واقعاً سخته. المانهای توی بازی استاکر ۲ بخشی از این سختی رو دامن میزنن و هر نبرد رو شدید و خطرناک جلوه میدن.
اگرچه، یه جور ناهماهنگی تو مبارزهها وجود داره که میتونه گاهی آزاردهنده باشه. مثلاً ممکنه در حال شلیک به دشمن پناه گرفته باشید ولی یه نفر دیگه بیصدا از پشت سرتون پیداش بشه و بدون اینکه متوجه بشید به سرتون شلیک کنه. همونطور که گفتیم، زدن تیراندازی دقیق هم سخته؛ بعضی وقتها ممکنه یه خشاب کامل رو روی یه نفر خالی کنید و هیچ تاثیری نداشته باشه، ولی یه نفر دیگه با یه تیراندازی دقیق و خوب سریع از پا در میاد.
تکرار کردن یه درگیری کوچیک برای ۴ یا ۵ بار واقعاً میتونه آدم رو اذیت کنه. ممکنه تو موقعیتهایی مثل این مجبور بشید همون نبرد رو چندین بار تکرار کنید، جای هر دشمن رو دقیقاً به خاطر بسپرید و در نهایت با استفاده از این اطلاعات از پس یه ماموریت بربیاید. از طرف دیگه، همین چند بار شکست خوردن تو اولین نبرد یه نکته مهم رو براتون روشن میکنه: تو استاکر ۲ مبارزهها خیلی خطرناکن و باید هر قدر میتونید ازشون طفره برید.
غیرقابلاعتماد بودن مبارزهها انگار عمدیه و توسعهدهندهها میخوان شما با احتیاط بیشتری در مقابل آدمهایی که توی این دنیا میبینید رفتار کنید و همیشه مراقب باشید که ناخواسته وارد درگیری نشید. این موضوع باعث میشه قبل از درگیری به انجام مأموریتهای فرعی هم خوب فکر کنید. اینجاست این سوال براتون پیش میاد که واقعاً میخواید وارد یه پایگاه راهزنها بشید و برای چند تا کوپن جونتون رو به خطر بندازید؟ یا اینکه اون استاکری که ماموریت رو بهتون داده، داره سرتون کلاه میذاره؟ اینجور نکات باعث میشن دنیای باز استاکر ۲ حس خیلی خطرناکی داشته باشه و هر جایی که قدم میذارید براتون استرسزا باشه.
توی نسخه دوم بازی حتی لحظاتی که فقط منطقه رو میگردید و با آنومالیها برخورد میکنید هم خیلی جالبتر شدن. راه رفتن توی منطقه یعنی باید مراقب آنومالیها، موجودات جهشیافته و آدمهای دیگه باشید و ازشون دوری کنید. مثلا تو یه مزرعه، دو تا استاکر رو میبینید که از دست خوکهای عجیبوغریب به اسم Fleshes فرار میکنن. یکی از این افراد توی خونه خودش رو حبس میکنه، ولی اون یکی توسط موجودات کشته میشه. کشتن اون خوکها نشون میده که مبارزه با موجودات جهشیافته هم مثل مبارزه با انسانها میتونه خیلی سخت باشه. این لحظات به استاکر ۲ یه حس کلاسیک و پر هرج و مرج نسبت به اکثر بازیهای مدرن میدن. بازی انگار مستقیم از ۲۰۰۸ بیرون اومده و این موضوع بهش یه حالوهوای خاص و منحصربهفرد میده که با دنیای بازی و ایدههاش جور در میاد؛ ولی دقیقاً به خاطر همین هم گاهی کنار اومدن با گیمپلی بازی خیلی مشکل میشه.
بعد از نجات اون بازمانده از حمله خوکها، یه گروه دیگه از همون خوکهای جهشیافته رو توی یه مزرعه میبینید که یه آنومالی هم نزدیکشون معلقه. این دفعه با چند تا تیر توجهشون رو جلب میکنید و آنومالی بین شما و اونها قرار میگیره. خوکهایی که به سمت شما حمله میکنن مستقیم داخل آنومالی میرن و وسط هوا منفجر میشن. این راهحل هم کارآمده و هم خیلی رضایتبخش و به این ایده اشاره داره که توجه کردن به محیط و استفاده از اطلاعاتی که درباره منطقه دارید میتونه تجربه جالبتری رو نسبت به تکیه بر عناصر معمولی بازیها مثل تیراندازی صرف ارائه بده. از طرفی حس دست و پاگیر بودن مبارزهها و شکننده بودن کاراکتر بازی، شما رو به این سبک بازی تشویق میکنه.
یکی از مأموریتهای فرعی شما رو به یه مکان واقعاً جذاب میبره: یه مزرعه پر از گلهای خشخاش مرگبار. درست مثل داستان جادوگر شهر اُز، هر کسی که وارد این مزرعه خشخاشها بشه بهطور غیرقابل کنترلی خوابآلود میشه. ولی نکته اینجاست که اگه خوابتون ببره، دیگه هیچوقت بیدار نمیشید. تازه، توی این مزرعه زمزمههایی افرادی رو که اینجا مردن هم میشنوید. اینجا شما دنبال یه نماد مذهبی گمشده میگردید که متعلق به کسی بوده که قبل از حادثه تو اون منطقه زندگی میکرده. برای اینکه بیدار بمونید خشخاشها روی شما تاثیر نذارن، مجبورید دائماً نوشابه انرژیزا بخورید. وقتی صفحه نمایش شما تاریک میشه، یعنی از شدت خوابآلودگی پلکهاتون داره سنگین میشه و همزمان یه نسیم پر از گلبرگهای خشخاش (که به نظر میرسه یه جور آنومالی زنده باشه) از بین گلها عبور میکنه و یه دوز قویتر از خوابآلودگی رو با خودش میآره. ولی بالاخره نماد مذهبی رو پیدا میکنید و از اونجا در میرید.
وقتی به شهرک میرسید و داستان اصلی استاکر ۲ جلوتر میره، یه نوع تنش داستانی متفاوت رو حس میکنید. توی اولین شهری که وارد میشید، میبینید که مردم محلی با Wardens (یه گروه نظامی توی منطقه) درگیر شدن. این نظامیها دنبال یه استاکر هستن که به نظر تعدادی از افرادشون رو کشته. برای کسب اطلاعات در مورد کسی که بهتون خیانت کرده دو گزینه دارید: یا میتونید با بعضی از افراد محلی کار کنید که میخوان از اون استاکر متهم محافظت کنن، یا با Wardens همراه بشید. مسلما برای هر کدوم از این گروهها هم باید ماموریتهایی انجام بدید. اگه با Wardens صحبت کنید، شما رو به مکانی میفرستن که بر اساس اطلاعات یه خبرچین، فکر میکنن قاتل اونجا پنهان شده. ولی در ادامه مشخص میشه که اون خبرچین دروغ گفته و میخواد Wardens توی یه تله بیفتن.
کاوش توی آنومالی، جستجو توی یه دنیای باز و رازهای متنوع این دنیا و همچنین تعامل با جناحهای مختلف و رقابتهاشون، همگی بازی استاکر ۲ رو به یه بازی خیلی هیجانانگیز تبدیل کرده. جو مرموز و مرگباری که تو بازی وجود داره، باعث میشه گشت و گذار تو دنیای باز اون همزمان هم جذاب و هم ترسناک باشه. استاکر ۲ به خوبی بین کنجکاوی برای کشف چیزهایی که توی دنیا پنهان شدن و این حس آزاردهنده که منطقه پر از چیزهاییه که میتونن شما رو بکشن تعادل برقرار کرده. هر چند بعضی وقتها این حس بهتون دست میده که با یه بازی قدیمی سر و کار دارید؛ مخصوصاً توی مبارزهها، ولی همین حس هم به ترسناک بودن و کشش بازی کمک میکنه و تجربهای خاص رو میسازه.