انتشار بازی Elden Ring دوباره این بحث رو بین بخشی از طرفدارهای این سبک بازی پیش کشید که آیا برای بازیهای فوقسخت باید گزینۀ امکان انتخاب سطح سختی بازی رو فعال کرد یا نه. Elden Ring محصول کمپانی FromSoftware، بهعنوان تازهترین ورژن بازیهای «سولز» یا وارث معنوی سهگانۀ Dark Souls و Demon’s Souls، یکی از سختترین بازیهای ویدیویی تاریخ شناخته میشه.
لذت این بازیها که حاصل از پیش پا برداشتن یه مانع بزرگه، گیمر رو پیش از مواجهه با چالش بعدی حسابی سر کیف میاره. گرچه خیلیها معتقدن کمپانی FromSoftware با خلق تجربههایی که مشوق مهارت، شکیبایی و استقامته، مفهوم بازی سخت رو از اساس دگرگون کرده، بازیهای سولز اولین بازیهایی نبودن که همچین استراتژیای رو داشتن.
تو این مطلب ۱۰ تا از سختترین بازیهای تاریخ رو به اونهایی که تو بازی Elden Ring پیروز شدهن و دنبال چالش تازه میگردن معرفی میکنیم.
10- Flappy Bird
این بازی به دلیل ویژگی اعتیادآورش چنان بدنام شد که حتی سازندهش از اپاستورهای مختلف حذفش کرد و با این کار باعث شکلگیری موجی از بازیهای تقلیدی شد. ولی پیدایش این موج فقط شهرت بازی رو زیادتر کرد و حالا این بازی ساده اما در عین حال شدیداً اعتیادآور بهعنوان یکی از سختترین بازیهای تاریخ شناخته میشه.
تو فرآیند این بازی شما باید با زدن فقط یه دکمه مسیر بالا و پایین رفتن یه پرنده رو برای رسیدن به مرحلۀ بعدی کنترل کنید. این بازی انگار یه قدرت پنهانی داره که باعث میشه خیلی زود از نظر ذهنی درگیرش بشید و حس کنید مجبورید به بازیکردنش ادامه بدید.
9- Returnal
این بازی به طرز دیوسرشتانهای سخته و همونقدر که وارث سری بازیهای سولزه، وامدار بازیهای تیراندازی ترسناکی که توش باید سر بقا بجنگی هم هست. بخش زیادی از این دشواری ناشی از قواعد سختگیرانهایه که برای پیشروی تو این بازی وضع شده، ولی خیلی از بازیکنهای قدیمی جوابهای این معماها رو بین بقیه پخش کردهن تا سختی بازی برای بقیه کمتر بشه.
این بازی ماجراجویانه و علمیتخیلی مناسب همه نیست، ولی کسانی که بازیهای سختگیرانه رو دوست دارن خیلی از این بازی خوششون خواهد اومد، به خصوص که روایتی چندلایه و داستانپردازی فوقالعادهای هم داره. پس هرچند Returnal ممکنه گاهی ضدحال باشه، تحمل سختیهاش به دیدن تیتراژ پایانیش میارزه.
8- Ninja Gaiden (سریالی)
تکتک ورژنهای بازی Ninja Gaiden فوقالعاده سختن و کسانی که بتونن رو منطق بازی سوار بشن خیلی باهاش حال میکنن. البته حالت ساده یا easy mode رو هم میتونید انتخاب کنید، ولی در این صورت راوی بازی بهتون میخنده و بهجای اژدهای نینجا، سگ نینجا صداتون میکنه. اولین ورژن این سری بازیها سختترینشون هم هست. ولی کل ماجراهای هر سه قسمت بازی حسابی اعصاب بازیکن رو تست میکنه.
مبارزههای این بازی که نسخههای زیادی هم داره، رضایتبخش و خشنه. به طرز طاقتفرسایی هم سختگیرانهس، چون توشون کلی دشمن عصبانی از همهطرف میریزن سرت. به آخر رسوندن Ninja Gaiden، حتی تو حالت دشواری معمولی، یعنی رسیدن به مقام گیمباز واقعی. واسه همینه که این بازی به رغم دشواریش، این همه دنبالکنندۀ وفادار کسب کرده.
7- Sifu
این بازی خیلی شبیه بازیهای بزنبزن سخت قدیمیه که توشون مهارت حرف اول و آخر رو میزنه. کسانی که استعداد خوبی واسه یادگیری الگوها و حرکات دارن احتمالاً خیلی از این بازی خوششون میاد و تا آخرش دووم میارن. با اینکه ژانر این بازی کلاً با Elden Ring و بازیهای سولز فرق داره، از بعضی جهات هم شبیهشونه، مخصوصاً وقتی بحث مهارت جنگیدن در میون باشه. یه حرکت اشتباه کافیه تا بسوزی و تازه بدترش اینه که هربار میسوزی شخصیت اصلی بازی پیرتر میشه.
هرچی بیشتر بمیری، انتقام گرفتن برای شخصیتی که تو نقشش رو بازی میکنی سختتر میشه و هرچی در اثر افزایش تعداد مرگهات پیرتر بشی، به مرگ حتمی و دائمی هم نزدیکتر میشی. این استراتژی شباهت زیادی به مکانیزم مردن تو بازیهای کمپانی FromSoftware داره، با این تفاوت که تاثیرش بیشتره.
6- Cuphead
اوایل که این بازی تازه دراومده بود، خیلیها فکر میکردن ادای احترامی به کارتونهای دهۀ ۴۰ و ۵۰ میلادیه. گیمرهای کمی میدونستن که پشت این ظاهر بانمک مقدار زیادی احساس سرخوردگی و پوچی انتظارشون رو میکشه و این بازی یکی از سختترین بازیهای تاریخه. پس بهتره این بازی رو از رو ظاهر شخصیتهاش قضاوت نکنید و حتماً قبل از اینکه پای بازی کردنش بشینید برای تمدد اعصابتون یه لیوان گلگاو زبون بنوشید!
این بازی که تقریباً همۀ شخصیتهاش یه پا غولن، نیازمند تمرکز و دقت مطلقه. Cuphead از همه نظر دوستداشتنی و شاهکار خلاقیته، ولی بازیکن رو بیشتر از چیزی که خودش انتظار داره اذیت میکنه.
5- Ghosts ‘n Goblins
بعد از معرفی این همه بازی مدرن، وقتشه سری هم به تاریکخونۀ حافظه بزنیم و بازیای رو بهتون معرفی کنیم که مردن توش از همهکاری سادهتره. اگه همهچی بر وفق مراد پیش بره Ghost ‘n Goblins رو میشه تو کمتر از یه ساعت، یا شاید حتی تو زمانی خیلی کمتر تموم کرد. ولی اکثر گیمرها چنین خوشبختیای رو تجربه نمیکنن. تازهواردهای این بازی روزها و شاید هفتهها وقت صرف میکنن تا بالاخره تمومش کنن. پس اگه دیدی بعضیها تو یوتیوب خیلی ساده از مراحل این بازی عبور میکنن، خیلی هم به چشمهات اعتماد نکن.
الگوهای غیرقابل پیشبینی حرکت دشمن، مثل مور و ملخ زیاد شدنشون، صدای تیک و تاک تایمر بازی و کلی موانع دیگه برای پیشروی، باعث میشن این بازی گاهی به اتلاف وقت محض تبدیل شه. اگه تو بازیهای سولز حداقل زمان و امکانی برای پرورش و کسب مهارت هست، تو این بازی همچین خبری نیست. با تمرین ممکنه بهتر بشی، ولی هرگز بینقص نمیشی.
4- Super Meat Boy
این بازی از نوع بازیهای ساده و ابتدایی، دو بعدی و پرشی با امکان تحرک بالاس. مکانیزمهاش خوب طراحی شدهن و سبکپردازی و مفهومپردازی هنریش هم سرگرمکنندهس. تنها مشکلش اینه که مثل خوره روح و روان گیمر رو میجوه و بعد تو سطل آشغال بالا میاره. کسانی که از پس اتمام بازی اصلی برمیان و شقاوتش رو تحمل میکنن بعدش باید برن سراغ لایههای «تاریک» بازی، که از چیزی که پشت سر گذاشتن هم سختتره.
Super Meat Boy یه بازی کلاسیکه و فقط اونهایی که روش وقت گذاشتن و از شدت حرص پاش اشک ریختن میتونن ارزشش رو درک کنن.
3- Elden Ring, Dark Souls (1-3), Demon’s Souls, Bloodborne
بفرمایید! نوبت به Elden Ring هم رسید! در جایگاه سوم مشترک با خواهر و برادر بزرگش، سهگانۀ دارک سولز، عموزادهش بلادبورن، و بابابزرگش دیمنز سولز. اگه کل خانوادۀ بزرگ بازیهای سولز رو تو یه مدخل قرار دادیم، دلیلش فقط این بود که نمیخواستیم کل فهرستمون پر از بازیهای تولید کمپانی FromSoftware بشه. بیشتر این بازیها از یه فرمول مشابه برای تنبیه و اعمال سختگیری به بازیکن استفاده میکنن و از این نظر، Elden Ring کمی از بقیهشون سادهتره. ولی ناگفته نمونه که آخرهای بازی سروکلۀ غولهایی پیدا میشه که حتی چشم کارکشتههای سرد و گرم چشیدۀ این بازی رو هم پر اشک میکنن.
ولی وقتی حرف از سختی بازیهای سولز به میون میاد، سری اول Dark Souls اولین جاییه که باید رو حرفهامون تشدید بذاریم. این بازی همون فرمون Demon’s Souls رو دست گرفت و چنان سختتر و طاقتفرساترش کرد و جهان تاریکش رو به انواع ترفندهای مازوخیستی در هم آمیخت که سِنوبایتها در مقابلش روسفیدن. درسته که این سری بازیها با Elden Ring خیلی معروف شدن، ولی Dark Souls بود که گیمرها رو گرفتار اعتیاد محصولات FromSoftware کرد.
ناگفته نمونه که تو بازار کلی بازی سولز طور دیگهم هست که محصول این کمپانی نیستن. و این بازیها رو هم باید در زمرۀ سختترین بازیهای تاریخ گنجوند.
2- Sekiro
شاید بعضیها تعجب کنن که چرا Sekiro رو همراه بقیۀ بازیهای جایگاه سوم سختترین بازیها قرار ندادیم. راستش، به این دلیل ساده که Sekiro رو به رغم تعلقش به کمپانی FromSoftware، نمیشه در زمرۀ بازیهای سولز در نظر گرفت. این بازی گرچه شباهتهایی به Dark Souls ،Elden Ring و بقیۀ این قبیل بازیها داره، یه ماجراجویی فقط و فقط یک نفرهس. تو بازیهای سولز، گیمر میتونه برای از پا درآوردن غولهای چغر متحدهاش رو احضار کنه و بخشی از بار رو روی دوش اونها بندازه. ولی تو Sekiro، بازیکن چارهای نداره که یا تلاش کنه بهتر شه و واقعا هم بهتر شه، یا فرت و فرت در حال تلاش بمیره.
برای پاداشگرفتن تو این بازی باید علاوه بر تسلط به سازوکارهاش، صبر و تمرین و تزویر پیشه کنی. اونهایی که میخوان با تند و تند فشردن دگمهها تو این بازی موفق شن، محاله به جایی برسن. این بازی قطعاً بیگذشتترین بازیایه که کمپانی FromSoftware تا حالا ساخته و بیشک بهخاطر کاملاً تکنفره بودن، از تکتک بازیهای سولز سختتره. با این همه، شک و شبهه واردن کردن به مهارتهای اونهایی که بتونن بر همۀ موانع این بازی فائق بیان مطلقاً غیرممکنه.
1- Contra
کافیه هرکدوم از نسخههای اولیۀ Contra رو بازی کنی تا بفهمی چی میگیم. ما هم اولش از این بازی متنفر بودیم، ولی بعد کمکم ازش خوشمون اومد و معتادش شدیم. Contra با در نظر گرفتن معیارهای متعارف احتمالاً سختترین بازیایه که تا حالا ساخته شده و این ویژگیش رو هنوز هم، تو نسخههای جدید، حفظ کرده. کسانی که زود مضطرب میشن بهتره کلا بیخیال این بازی بشن. ولی اونهایی که سرشون واسه یه چالش واقعی درد میکنه بهتره یه وقتی رو واسه این بازی خالی کنن و ببینن چند مرده حلاجن.
حتی اگه سازندههای بازی تعداد جونها و فرصتهای ادامهدادن بعد از مردن رو محدود نکرده بودن، باز عدۀ خیلی کمی میتونستن بر موانع این بازی غلبه کنن و حتی رمز کونامی هم کمک چندانی بهشون نمیکرد. این بازی که در بسیاری از اصول با Ghosts ‘n Goblins مشترکه، تو شیوۀ اعمال این اصول هم زده به سیم آخر و گیمرها رو مجبور میکنه قبل از فکر کردن به پیشروی از همون اول به سازوکارها و لِمهای بازی مسلط بشن. تو این بازی نه فرصتی برای دستپاچگی پیدا میکنی، نه زمانی برای تجدیدقوا. اگه میخوای جون سالم در ببری باید در متمرکزترین حالت ذهنی و فیزیکی باشی و مجموعهای از الگوهای رفتار و حرکت رو یاد بگیری.
مجموعه بازیهای Contra رو باید غلبهناپذیرترین مانعی به شمار آورد که تا حالا در جهان بازیها تولید شده و به این دلیل باید براش ارزشی تاریخی قائل شد.