تو سالهای اخیر هرچی قابلیتهای کنسولهای بازی و حجم بازیها بیشتر شده، شخصیتپردازی کاراکترهای بازیها هم پیچیدهتر و بیش از پیش شبیه به شخصیتپردازی کاراکترهای فیلمها و رمانها شده. حضور «شخصیت منفیها» یا «آدمبدههای قصه» بخش جداییناپذیر هر روایتی با مضمون نبرد خیر و شره.
تو این پست میخوایم بعضی از محبوبترین شخصیت منفیها یا آدمبدههای دنیای بازیها رو بهتون معرفی کنیم. با ما همراه باشید.
Kerrigan (StarCraft)
کریگن از اون دسته شخصیتهای کلاسیکیه که «مأموریتش تهدید کل هستی به نمایندگی از نیروهای اهریمنی بیناکهکشانیه». اون بعد از این که مردم خودش بهش پشت کردن و در بستر مرگ تنهاش گذاشتن، به رهبر شرور قوم زِرگ که منتظر ایدههای تازه بودن بدل شد. حالا کریگن با شاخکهای پیچوواپیچ و بالهای استخونیش، رهبری ارتشی تقریباً بیشمار رو در دست داره و مثل هر رهبر فاسدی با چنین ارتش بزرگی، با جنگ و اندیشۀ نابودی تاموتمام هستی به کینخواهی برخاسته. کریگن گرچه در جریان قصۀ طولانی بازی استارکرفت دائماً بین اردوگاه خیر و شر نوسان میکنه، همۀ کارهاش از اعمال قدرتی حکایت میکنه که درخور لقب «ملکۀ شمشیرها»س.
The Illusive Man (Mass Effect 3)
تمایزگذاشتن بین عقاید «انسانی» ایلوسیومن (مرد توهمی) و سیاستهای «وطنپرستانۀ» ارتجاعیش سادهس. ایلوسیومن یه شخصیت منفی خوبه، چون به دستۀ نادر و منحصربهفرد آدمبدههایی تعلق داره که نیروی خیر رو دستکم نمیگیرن. ایلوسیومن دقیقاً میدونه چه کارهایی از دست شپارد ساختهس و واسه همینه که اینهمه تلاش میکنه جسد سوخته و منجمدشدۀ این فرمانده رو احیا کنه. ایلوسیومن میدونه احتمال اینکه شپارد به دشمنش تبدیل بشه کم نیست، ولی این رو هم میدونه که برای محققکردن نقشههای بزرگترش باید به استقبال این خطر بره. با اینکه پایانبندی قسمت نهایی سهگانۀ مس افکت پیچیدگیهای این شخصیت رو با نشوندادنش بهعنوان آدمی تشنۀ قدرت و خشکمغز حروم میکنه، چیزی که نمیشه از خیرش گذشت، اجرای مارتین شین، صداپیشۀ این شخصیته که در کل بازی فراموشنشدنی باقی میمونه.
Shao Kahn (Mortal Kombat)
چیزی که تو بازی مورتال کمبت کم پیدا نمیشه شخصیت منفیه، ولی شائو کان، پادشاه جهان بیرونی مچ همه رو میخوابونه. شائو کان انقدر پلیده که برای فتح جهانهایی که میخواد اونها رو به بردگی بکشه فقط به لشگرکشی اکتفا نمیکنه، بلکه اول به بازیشون میگیره. اون سربهسر آدمها میذاره و میگه اگه بشریت بتونه در یه تورنومنت هنرهای رزمی در نبردی جانانه تا پای مرگ پیروز بشه، اون برای همیشه قلمروی زمین رو به حال خودش میذاره (ولی افسوس که هیچکس تا به حال موفق به پیروزی در این نبرد نشده). اگر جنگجویی به کمک بخت و اقبال بتونه حریف سوگلیهای پادشاه بشه، اون وقته که تازه باید با خود شائو کان مبارزه کنه. و چکش بزرگش که ناگهان از غیب ظاهر میشه و ضربۀ توقفناپذیر کتفش میتونه کفر هر حریفی رو بالا بیاره. عجیب نیست که هیچ قلمرویی تا به حال نتونسته از تورنومنتهای شائو کان سربلند بیرون بیاد.
Alma (F.E.A.R.)
شخصیت منفیهای تاثیرگذار همیشه هم قهرمان و فاتح و آشکارا خبیث نیستن. بعضی از فریبندهترین و مقاومترین هماوردها شخصیتهای مبهم و شکنندهایان که نه برای ترسوندن ما، بلکه به این خاطر ساخته شدهن که درکشون کنیم. آلما یکی از این شخصیتهاس. درسته که رفتارش کابوسناک و کینتوزانهس، ولی برخلاف خیلی از آدمبدهها، برای حس انتقامجوییش دلایل قانعکنندهای داره. اون از همون آغاز کودکیش به علت قدرتی که گناهِ داشتنش به گردن خودش نبود مورد سوءاستفاده و آزار بود، تا جایی که یه عده دانشمند حتی شرورتر از خودش قصد داشتن حق حیاتش رو وتو کنن. پس آلما گرچه حضوری همواره هراسناک و بسیار آزاردهنده داره و یه خطر فراطبیعی واقعی به شمار میاد، فقط یه عضو از کلیتی سرشار از هراس دائمیه و با اینکه باید همیشه با ترس و لرز حواست باشه که در مقابل حملههای شبحوارش جا خالی بدی، شخصیتیه که در نهایت میتونی باهاش همذاتپنداری کنی.
Handsome Jack (Borderlands 2)
هندسام جک (جک خوشگله) یه شخصیت منفی کلاسیکه. مودب، باهوش و حتی یه جورهایی افسونگر. ولی با اینهمه تو شرور بودنش شکی نیست. اون تو ماهوارهای به شکل H زندگی میکنه (که حرف اول Hyperion Corporation، شرکت مورد علاقهشه) که همیشه تو آسمون پیداس، مخصوصاً وقتهایی که روی سطح زمین لیزر میندازه. و انقدر تو پزدادن بابت ثروت بیپایانش نابکاره که کرهاسبی از جنس الماس خریده و اسمش رو گذاشته الاغ!
Lady Dimitrescu (Resident Eva Village)
لیدی دیمیترسکو از اون دسته از شخصیت منفیهاس که حضورشون بیشتر از قهرمان مثبت داستان به چشم میاد. تو رزیدنت اویل ویلج، تقریباً کل داستان حول این شخصیت میگشت: آدم جهشیافتهای که بر دهقانهای روستای مجاور قلعهش اربابی میکرد. دیمیترسکوی فوقالعاده قدبلند (و جذاب) در بدنش انگلی داشت که جاودانش میکرد و بهش اجازه میداد هروقت که خواست به یه اژدهای غولپیکر تبدیل بشه. لیدی دی و دخترهاش هوسران و جانی، بیرحم و کمی هم بیبندوبارن.
Revolver Ocelot (Metal Gear Solid)
اسم این بابا انقدر خفنه که همین که بشنویش میفهمی شخصیت منفی جالبیه. ریوولور اسلات (پلنگ هفتتیرکش) شخصیت عمیق و خاصیه. رفتارهاش متناقضه. اوایل یه جورهایی نقش آدمبدها رو بازی میکرد، ولی حالا تبدیل به شخصیتی فوقالعاده مرموز شده. درسته که گاوچرونه، ولی جاسوس دوجانبهم هست و مدام در حال نارو زدن به این و اونه. این کاریزماشه که بهش کمک میکنه هربار قسر در بره. انقدر آدم صاف و صوف و عصاقورتدادهایه که فقط وقتی میفهمی داشته زاغسیاهت رو چوب میزده که دیگه کار از کار گذشته. بالا و پایینها و موقعیت همیشه در حال تغییر این شخصیت ازش یه آدمبدۀ فوقالعاده جذاب میسازه.
The Joker (Batman: Arkham Knight)
این روانپریشی جوکر، بیاعتناییش به هر شکل از زندگی یا رهایی تام و هرجومرجطلبانهش نیست که ترسناکش میکنه، هرچند همۀ این ویژگیها بهش قدرت این رو میدن که به سطحی برسه که بتمن هرگز قادر به رسیدن به گرد پاش هم نیست. جوکر دشمن قدرتمندیه، نه چون با بتمن خیلی فرق داره، بلکه به این دلیل که خیلی شبیهشه. انگار که تصویر وارون همدیگه تو آینهن و ماموریتی رو به دوش همدیگه میذارن که شوالیۀ تاریکی بدون جوکر از انجامش معاف میشد. این همزیستی و وابستگی حیرتآور تو بازی آرکام نایت بیشتر از قبل آشکار میشه، جایی که اهمیت جوکر انقدر زیاد میشه که حتی تو نقاط تاریک مغز بتمن خونه میکنه.
Dr. Robotnik (Sonic the Hedgehog)
اگه ویژگیهای شخصیت منفیها رو فهرست کنیم، دشمن اصلی سونیک، دکتر روباتنیک همهشون رو داره: نابغهای شرور با رویاهایی برای تسلط بر جهان ، استاد روباتیک، و علاقهمند به سرقت جواهرات خیلی خیلی بزرگ. اما مهمترین چیزی که شخصیت دکتر روباتنیک رو از بقیۀ شخصیت منفیها متمایز میکنه، حس تحقیر کامل و آشکارش نسبت به موجودات پشمالو و دوستداشتنی دنیای سونیکه. روباتنیک برای به حرکت انداختن اختراعاتش از بنزین یا باتری استفاده نمیکنه، بلکه خرگوشها و سنجابها و پرندهها رو میگیره و تو جلد روباتهایی فرو میکنه که برای کشتن جوجهتیغی آبی و فرز دنیای سونیک، پیتا، طراحی شدهن. کیه که بدونه این موجودات نازنازی کوچولو چه وحشتی رو تو دل اون ماشینها تجربه میکنن. قطعاً پیتا این حد بالای حیوانآزاری دکتر روباتنیک رو تحمل نمیکنه.
Pyramid Head (Silent Hill 2)
سایلنت هیل ۲ بازیایه که توش طی سفری ذهنی بیشتر با اهریمنهای شخصی میجنگی، اما پای پیرامید هد (کله هرمی) که به میون میاد این اهریمنها به تهدیدی واقعی تبدیل میشن. سر و کلۀ پیرامید هد تو جریان بازی تک و توک پیدا میشه. بی سر و صدا میره و میاد و هرچی رو که دورشه با خشونت از سر راه برمیداره. شخصیت منفی بازی سایلنت هیل ۲ که فقط به یه نیزه، یه کلاهخود گیجکننده و شجاعت خللناپذیرش مسلحه، مثل همۀ عناصر دیگۀ این بازی ترسناک و چندشآوره، با این تفاوت که قدرتش فقط در ظاهرش خلاصه نمیشه. بلایی که قیافۀ عجیب و غریب و کارهای نفرتانگیز این شخصیت سر روح و روان جیمز ساندرلند میاره واقعا مهلکه.
Vaas Montenegro (Far Cry 3)
عکس واس مونتنگرو با وجود اینکه این شخصیت فقط تو قسمت سوم فار کرای حضور داره رو پوستر کل قسمتهای قبلی بازی هم هست. ولی اگه فکر میکنید به خاطر تیپ و قیافه و لباس بدون آستینشه که عکسش رفته رو جلد بازی سخت در اشتباهید. شخصیت واس به لطف هنرنمایی صداپیشهش مایکل ماندو و مونولوگش دربارۀ جنون که از آلبرت انیشتین الهام گرفته، بهتون میقبولونه دیوونهایه که شبیهش رو پیدا نمیکنید. بهجز علاقهش به قاچاق مواد، سرقت و آدمربایی از اسیرگرفتن همقطارهاش هم لذت وافری میبره و جیسون برودی، قهرمانِ بازی رو اولینبار وسط یکی از همین ماجراهاست که میبینه. بین شخصیت منفیهایی که تو این مطلب بهتون معرفی کردیم، واس جزو اون دستهایه که شما احتمالا به قهرمان لوس و ننری که خودتون قراره هدایتش کنید ترجیحش میدید، حتی اگه تو یکی از روزهای بدش آتیشتون بزنه یا به زانوتون شلیک کنه.
Andrew Ryan (BioShock)
تو دنیای بازیها کم نیستن شخصیت منفیهایی که آدم رو میترسونن، ولی اونهایی که احترامت رو برمیانگیزن انگشتشمارن. اندرو رایان به اون دستۀ نادری تعلق داره که هردو کار رو میکنه. تلاش برای ساختن کلانشهری دردندشت زیر دریا نمایش پیروزمندانهای از غروره، ولی با وجود این که این پروژه شکست خورد و به قیمت جون هزاران آدم تموم شد، بلندپروازی کسی که چنین طرحی رو در سر پرورونده قابلستایشه. رایان میخواست یه کار دیوونهوار بکنه و تقریبا هم موفق شد. ولی جدا از این بلندپروازی و اشتیاق، شخصیتش یه روی تاریک و خطرناک هم داره. تو کل بازی اندرو رایان مدام بهت گوشزد میکنه که «من یه آقام و تو یه برده.» تو تابع دستورات میمونی، کاری رو که بهت میگن میکنی، با یه رادیو تو دستت و درحالی که «خواهش میکنم خواهش میکنم» از لبت نمیفته دنبال این و اون راه میفتی. ولی اون آدمیه که هرکاری دلش بخواد میکنه، حتی اگه کاری که دلش میخواد این باشه که بهت دستور بده با یه چوب گلف تا سرحد مرگ کتکش بزنی. همین کلهشقیش هم هست که آخرش کار دستش میده و فاتحۀ یکی از پیچیدهترین شخصیتهای تاریخ همۀ بازیها رو میخونه.
Albert Wesker (Resident Evil)
آلبرت وسکر رو به جرآت زیادش، قدرت و سرعت فوقانسانیش و عینک دودی جذابش میشناسن. و با اینکه تو دل جهانی نسبتاً تیرهوتار، اون یکی از دشمنهای تقریباً کارتونی قهرمان بازیه، نمیشه عاشق لافزدنهای بیسر و تهش نشد. اون تو ورژن اصلی بازی رزیدنت ایول سرکردۀ گروه S.T.A.R.S. بود، ولی تو ورژن آمبرلا نقش یه جاسوس دوجانبه رو بازی میکرد. اما کمکم از این نقشهای نصفهنیمه جدا شد و بعد از حضور تک و توک توی چهار نسخۀ بعدی رزیدنت ایول، بالاخره تو رزیدنت ایول ۵، تو دنیای آدمبدهها واسه خودش کسی شد، طوری که مسمویتی فراگیر رو تو کل جهان پخش کرد و حتی همتیمیهای سابقش کریس ردفیلد و جیل ولنتاین رو به قتل رسوند. واسه خلاص شدن از شرش به صدها گلوله، دو تا راکت و یه آتشفشان نیاز بود، ولی یادش به این زودیها از ذهنمون پاک نمیشه.
Bowser (Super Mario Bros.)
پای قدرت موندگار که به میون بیاد، هیچکس به گرد پای باوزر هم نمیرسه. کینگ کوپا بوتۀ خارداریه که درست از وقتی چیزی به اسم بازی کامپیوتری به وجود اومده، دشمن ماریو بوده و تقریباً همیشه هم مقصر همۀ معرکههایی بوده که تو ماشروم کینگدم به پا شدن. حتی وقتهایی که شخصیت منفی ماجرا خودش نیست (و مثلاً، سوپر ماریوی کاغذیه) باز حضورش انقدر پر سر و صدا و برجستهست که توجه همه رو به خودش جلب کنه. باورز خیلی خشن نیست، مثل بعضی از شخصیت منفیهای دیگهای که تو این مطلب به شما معرفی کردیم، جهانآشوب و خونه خرابکن هم نیست. انگیزههاش اغلب برای ما مبهم میمونه. گاهی به سرش میزنه که با پرینسس پیچ ازدواج کنه، بعضی وقتها دلش میخواد فرمانروای ماشروم کینگدم بشه، گاهی هم پریها و کلاههای جاندار رو میدزده. همیشه هم دست از پا درازتر قافیه رو میبازه. اما طراحی ساده و کلاسیکش جا برای اشتباه باقی نذاشته و با در نظر گرفتن اینکه فقط یه لاکپشت اژدهای کارتونیه، ظاهرش واقعاً ترسناکه. باوزر شاید بدترین شخصیت منفیای نباشه که میشناسیم، ولی جزو به یاد موندنیترینهاس.
GLaDOS (Portal)
«خوش گذشتها! یادته سکو داشت سُر میخورد ته گودال آتیش و من بهت گفتم خدافظ و تو گفتی عمراً و من گفتم بابا فقط داشتیم سربهسرت میذاشتیم که میخوایم سرت رو بکنیم زیر آب؟ یادش بخیر!» نقلقولهایی مثل اینن که باعث میشن گلاداس تو فهرست شخصیت منفیهای محبوب ما تو بالاترین ردهها قرار بگیره. سفر شما از دل مخاطرات مختلف آزمایشگاههای آپرچر، چه تو نسخۀ اصلی پورتال و چه تو ورژن دوم این بازی، بدون گزارش مسخره و صدای کامپیوتری این ربات یکچشم قطعا لطفش رو از دست میداد. نیات پلید گلاداس در هردوی این دو نسخهها به یک اندازه خندهدار و ترسناکه. دوست داریم حضور دوبارۀ اون رو تو ورژنهای بعدی این بازی هم ببینیم (هرچند میدونیم که همچین اتفاقی زیاد محتمل نیست). تا اون موقع، همچنان به خوندن آهنگ Still Alive ادامه میدیم و مشتاقانه لحظهای رو به یاد میاریم که تو پورتال ۱ شیطون تو جلد گلاداس رفت و بعد تو پورتال ۲ کامبکی مرگبار زد. فقط حرف کیک رو نزنید!
Ganon (The Legend of Zelda: Breath of the Wild)
توسعهدهندههای بازی زلدا هر از چند گاهی تصمیم میگیرن رو یه شخصیت منفی جدید تمرکز کنن، ولی هربار بعد از مدت کوتاهی دوباره سراغ گانون برمیگردن. این اشرافزادۀ اهریمنی اولینبار تو نسخۀ اصلی لجند آو زلدا ظاهر شد و از اون به بعد تو اکثر سریهای پرشمار بعدی این بازی هم ایفای نقش کرد. مثل شخصیت تانوس تو مجموعه فیلمهای اونجرز، خلاصی از شر گانون و و صورت انسانیش، یعنی گانوندورف هربار به علت نفرین شخصیت دیمایس ناممکن میشه، ولی با وجود این تم ثابت، حضور دوبارۀ این دو شخصیت هربار استقلال و جذابیت داستانیش رو حفظ میکنه. ارتباط گانون از طریق ترایفورس با شخصیتهای لینک و زلدا خیرهکنندهس، ولی چیزی که گانون رو بهعنوان یه شخصیت منفی محبوب از مابقی شخصیتهای بازی متمایز میکنه، صورتهای ترسناک و پرشمارشه.
General Shepherd (Call of Duty)
خیلیها کال آو دیوتی رو فقط به خاطر حالتهای فوقالعادۀ بازی چندنفرهش انتخاب میکنن، ولی تعداد اونهایی هم که تو کمپینهای تکنفرۀ این بازی شرکت میکنن اصلاً کم نیست. یه نوع کمپین جالب تو این بازی که تو ورژنهای مختلفش زیر عنوان «جنگ مدرن» طبقهبندی شده، از آغاز تا پایان پر از لحظههای هولانگیز و بهیادموندنیه.
بهجز کمپین معروف «No Russian» که بخشی از ورژن سال ۲۰۰۹ «کال آو دیوتی: جنگ مدرن ۲» بود، یکی از مهمترین پیچشهای ناگهانی این بازی به شکل خیانت ژنرال شفرد رخ داد. شفرد که بخش زیادی از کمپین رو کنار بازیکنها گذرونده، ناگهان رنگ عوض میکنه و چهرۀ واقعیش رو نشون میده، و با این کارش شخصیتهای روچ و گوست رو به کشتن میده.
(Red Dead Redemption 2) Micah Bell
شخصیت مایکا پرداخت فوقالعاده خوبی داره. نقشش رو انقدر خوب درآوردن که از شخصیتهای فوقالعادهای مثل ادگار راس چیزی کم نداره. نفرتی که این شخصیت برمیانگیزه حاصل شرارتش و سکانس معروفیه که توش شخصیت اصلی بازی آرتور مورگان رو شکنجه میکنه. فقدان همدلیش با آرتور که مبتلا به بیماری سله چیزیه که کفر همه رو بالا میاره. آرتور رو بابت بیماریش دست میندازه و آخر سر با شلیک یه گلوله از پا درش میاره. نابکاری و بیادبی مطلقش انقدر خوب دراومده که بدجوری تخم نفرت از این شخصیت منفی رو تو دل طرفدارای رد دد ردمپشن کاشته. باز خوبه که این طرفدارها واسۀ گرفتن انتقام شخصیت محبوبشون مجبور نیستن زیادی صبر کنن.
Abbey (The Last of us Part 2)
شاید بدون اغراق بشه گفت شخصت اَبی تو بازی د لست آو آس ۲ منفورترین شخصیت کل تاریخ ویدیو گیمینگ مدرنه. درست همون موقعها که بازی تازه منتشر شده بود و همه به سمتش هجوم آورده بودن، ورد زبون همه این شده بود که «به اَبی نباید رحم کرد!» پربیراه هم نمیگفتن. دلیل این نفرت فراگیر قتل محبوبترین فیگور پدر و شخصیت اصلی بازی، جوئل، به دست ابی بود. اوضاع وقتی بدتر میشه که بفهمیم توسعهدهندههای بازی اصلا قصد نداشتن از اَبی یه شخصیت منفی یا کسی که این حجم از نفرت برمیانگیزه بسازن. بلکه برعکس، هدفشون این بوده که گیمر با این شخصیت همذاتپنداری و حتی قتل جوئل رو توجیه کنه. پس به نظر میاد از اونجایی که دلیل این همه نفرت از اَبی چیزی جز پرداخت ضعیف شخصیتش نیست، حداقل فعلا، تا وقتی سازندههای بازی نسخۀ دیگهای ازش بیرون ندن، رستگاریای هم در انتظار ابی نیست.